۱۳۹۱ خرداد ۱۵, دوشنبه

همه مشکلات گردانندگان رژیم، ظاهرا بر محور مسایل جنسی می گردد
ایران در محاصره اقتصادی امپریالیستها قرار دارد. ایران در محاصره نظامی امپریالیستها قرار دارد، ایران در محاصره فرهنگی و تبلیغاتی امپریالیستها قرار دارد، ایران از اعزام تروریست و جاسوس موساد و یا ایرانی تبارهای موسادی رنج می برد، ایران از خودفروختگی ایرانیان خودفروخته  و یا سازمانهای سیاسی خود فروخته که از اجانب برای فراهم کردن زمینه اسارت فکری مردم ایران پول می گیرند، رنج می برد، ایران از تبلیغات وطنفروشانه مشتی ضد کمونیست، کمونیست نما، رنج می برد، ایران از دست مشتی ایرانی خود فروخته که گویا همه مشکلات جهان را ناشی از حضور اسلام در جهان می دانند، رنج می برد و ایران از صدها بلاهای آسمانی و زمینی دیگر نیز رنج می برد.
ما در اینجا از رنجی که ایران ما با استقرار جمهوری اسلامی در آن پدید آمده است، که به نقض مستمر حقوق بشر، به نقض آزادیهای دموکراتیک، به نقض شخصیت و کرامت انسانی و... منجر شده است، سخن نمی رانیم. ما از رنج مادران و خانواده هائی که حتی نمی دانند گور فرزندانشان کجاست، سخن نمی رانیم. ما از کشوری سخن نمی رانیم که آدمکشان حرفه ای و دارو دسته های مافیائی در ماشینهای ضد گلوله به غارت اموال عمومی مشغولند و هر کدامشان با دارا بودن تابعیت دوگانه بعد از چپاول و دزدی ثروتهای ملی به خارج فرار می کنند. ما از ایرانی سخن می رانیم، که همه این مشکلات و نتایج فجایع را بر دوش خود تحمل می کند. در چنین ایرانی مشتی بیمار روانی، مشتی آدمهائی که به عقده حقارت گرفتار آمده اند و در بحران روحی و جنسی به سر می برند، بر ارکان قدرت دست انداخته و مدعی اند، که همه مشکلات جامعه ما را باید بر اساس توضیح المسایل جنسی و بر محور مسایل و کشش جنسی میان زن و مرد حل کرد. وقتی آنها از جنسیت سخن می رانند، سخن آنها فقط درک فیزیکی آنها است و نه وجود دو فرصت، دو استعداد، دو گنجینه، دو منبع ثروت و معنویت، دو وجود لازم و ملزوم برای پیشرفت اجتماع، برای ادبیات، برای معنویات برای علوم و برای بقاء یک جامعه انسانی... در مغز این دیوانه ها و درنده خوهای جنسی، گویا هیچ مشکلی در ایران و جهان به جز واقعیت وجود آلت تناسلی زن و مرد موجود نیست و گویا همه مشکلات جهان بر محور این مسئله می گردد. آنها برای تئوری گردش جهان، روی دست گالیله بلند شده اند. یک کاریکاتوریست معروف آدمی را به تصویر آورده بود، که همه اجزای بدنش به شکل آدم بود، بجز سرش. به جای سر برای این اندام انسان  نما، یک آلت تناسلی مرد ترسیم کرده بود. انسان نمائی که بجای مغز، آلت تناسلی اش کار می کند، مغزش در حد و  اندازه یک آلت تناسلی فعل و انفعال دارد و اندیشه هایش از حد آن خارج نمی شود. این کاریکاتوریست گویا از آخوندهای جمهوری اسلامی الهام گرفته بود.
طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها نیز از این تفکر عالمانه نشات می گیرد. "... علی کریمی فیروزجایی عضو کمیسیون آموزش مجلس امروز دوشنبه 30 خرداد ماه [90] در گفتگو با خبرنگار مهر عنوان کرد که وزیر علوم، تحقیقات و فناوری بر عملی شدن تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها از مهر ماه سال جاری و با آغاز سال تحصیلی تاکید دارد. وی اضافه کرد: بحث تفکیک جنسیتی مورد موافقت اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است و با آغاز سال تحصیلی از مهرماه، تفکیک جنسیتی در دانشگاههای کشور صورت میگیرد. این نماینده مجلس افزود: در این خصوص تمام سلفسرویسها، اتوبوس ها، فضاهای تازه تاسیس و حتی کلاس های درسی تفکیک جنسیتی خواهند شد. [...] به باور کریمی، حتیالامکان باید از اختلاط بی‌مورددانشجویان دختر و پسر جلوگیری شود و این سیاستی است که خانواده ها، مجلس، روحانیت و علاقهمندان به نظام و مراجع تقلید بر روی اجرای آن تاکید دارند."  آقای کریمی عضو کمیسیون آموزش مجلس است و در بیانات بی سر و ته اش کوچکترین استدلالی نیست، که چرا باید دانشجویان را بر اساس جنسیت در دانشگاهها از هم جدا کرد. وی معتقد است: "حتیالامکان باید از اختلاط بی‌مورد دانشجویان دختر و پسر جلوگیری شود"(تکیه از توفان). اینکه بی مورد به چه مفهوم است و چه کسی مورد داشتن و یا مورد نداشتن را تعیین می کند، سخنی از زبان ایشان خارج نمی شود. با این تفسیر راه هرگونه اعمال خودسری و فشار در عرصه دانشگاه باز است. البته آقای کریمی وظیفه تفسیر بی مورد بودن اختلاط را بر عهده مراجع تقلید گذارده است. وی می گوید: "این سیاستی است که ... روحانیت و علاقهمندان به نظام و مراجع تقلید بر روی اجرای آن تاکید دارند".
برای اینکه ببینید چه فاجعه ای از نظر حداقل اقتصادی و از نظر جنبه عملی در پیش است به گفته زیر توجه کنید:
"سعدالله نصیری قیداری دیگر عضو و سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس در گفتگو با خبرگزاری مهر به شرح کامل ماجرای بررسی تفکیک جنسیتی در این کمیسیون اشاره کرد و گفت: وزیر علوم در انتهای جلسه هفته گذشته کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس که در ارتباط با بررسی دانشگاه ایرانیان برگزار شده بود به سوال یکی از اعضای این کمیسیون در خصوص تفکیک جنسیتی اینگونه پاسخ داد که "اگر تعداد دانشجویانی در یک کلاس به 60 نفر برسد و ما این کلاس را در موارد ممکن به دو گروه دختر و پسر تقسیم کنیم، آیا اشکالی دارد؟" که اعضای کمیسیون با گفتن یک "نه" جواب مثبت به سوال وزیر علوم دادند. [...] این عضو کمیسیون آموزش مجلس در پاسخ به سوال خبرنگار مهر که اگر تعداد دانشجویان یک کلاس کمتر از این تعداد بود تکلیف چیست تاکید کرد: منظور وزیر علوم این نبود که کلاسها از اول مهر ماه به طور کامل تفکیک شود بلکه تنها کلاسهایی که با تعداد بالای دانشجویان برگزار می شود نظر وزیرعلوم بود و اگر کلاسی باشد که در آن به طور مثال 5 دانشجوی دختر و 40 دانشجوی پسر وجود دارد اصلاً نمی توان تفکیک انجام داد زیرا کلاسی با 5 دانشجو را به هیچ عنوان نمی توان برگزار کرد و تفکیک جنسیتی در این مواقع معنا ندارد."
ولی اگر تفکیک جنسیتی در این مواقع معنا ندارد، یعنی مراجع تقلید در مواقعی حرفهای بی ربط می زنند. از نظر جنبه عملی، وضعیت به صورتی مضحک در می آید، که یا باید از آموزش دختران جلو گرفت و یا باید برای یک دختر دانشجو، چند استاد زن استخدام کرد و یک عمارت زنانه بنا نهاد. مشتی مفتخور نشسته اند و برای اقدامات غیر عملی تئوری درست کرده و مصوبات می گذرانند.
اصلا معلوم نیست که این تفکیک جنسیتی بر چه اساسی صورت می گیرد. فتوای مرجع تقلید است و یا جنبه قرآنی دارد؟ و اگر جنبه قرآنی دارد چرا این تفکیک در سطح کل جامعه انجام نمی شود؟ چرا زنان از یک طرف خیابان و مردان از طرف دیگر حرکت نمی کنند؟ جامعه ایکه زنان و مردانش را که به زندگی مشترک و طبیعی با یکدیگر "محکومند" با قهر و سرکوب از هم جدا کند، این جامعه با ایجاد شکاف و دوگانگی مصنوعی از همان بدو تولد انسانها، اساس زندگی مشترک یک خانواده را بر هم می زند. اگر قرار باشد زن و مرد قبل از ازدواج و آشنائی، موفق به دیدار و تماس و اختلاط با هم نشوند، چگونه می توانند تصور یک زندگی با سعادت و موفق آینده را داشته باشند. جامعه ایکه بر اساس این "تابوها" برپا شود، نمی تواند یک جامعه آزاد و سالم باشد. رژیم جمهوری اسلامی در پی آن است که از شیرخوارگاه ها دختر و پسر را از هم جدا کند، جامعه را با درک بیمارگونه خویش تجزیه کند و آنهم نه بر اساس مدارک و شواهد علمی و یا حتی دینی، بلکه بر اساس مزاج متلون مراجع تقلید.
«آیت‌الله ‌علم‌الهدی(امامجمعه مشهد) دلیل تفکیک دختران از پسران را بیاری واژه عربی صیانت که نگهداری و حفظ باشد، توضیح داده است. وی می گوید: "طرح "تفکیکجنسیتی در دانشگاه‌ها" به طرح "صیانت از خواهران"‌ تغییرکند"." تو گوئی مشکل بر سر واژه است.‌
"آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی در گفت‌وگو با فارس در مشهد در ارتباط با طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌های کشور و اجرایی‌شدن این طرح اظهار داشت: در حال حاضر این طرح در شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها مورد بررسی قرار گرفته است که بر این اساس هفته آینده این طرح به تصویب قطعی می‌رسد. [...]این مسئله به عنوان نخستین موضوع در شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها در حال بررسی است که با قطعی‌شدن این طرح در شورای اسلامی‌شدن دانشگاه‌ها و شورای انقلاب فرهنگی، دانشگاه‌ها موظف به اجرای این طرح در دانشگاه‌ها هستند.
این عضو خبرگان رهبری در ادامه به عنوان این طرح، با عنوان تفکیک جنسیتی انتقاد کرد و گفت: این عنوان برای اجرای این طرح مناسب نیست، چرا که ما انسان هستیم و نام‌گذاشتن این طرح با این عنوان مناسب نیست. [...] بر این اساس باید عنوان‌ طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها به طرح صیانت از خواهران در دانشگاه‌ها تغییر کند."
این عالم بی علم، نمی گوید که محافظت از خانمها، در مقابل کیست؟ باید خانمها از دست آقایان محافظت شوند؟ مگر زنی که کبیر است نیازی به قیم دارد؟ مگر نگاه آقایان به خانمها چگونه است، که دل این عالم بی علم به شور افتاده است؟. این نوع بیانِ این عضو مجلس خبرگان تنها توهین به آقایان نیست، توهین به خانمها نیز هست.
تئوریسینهای دینی البته در قالب سخنان کلی و "مودبانه" و در واقع برای فرار از کنه مطلب و دور زدن نوع تفکرشان که از بیانش شرم دارند، به این نوع عبارات زیر متوسل می شوند: "... ما میخواهیم کرامت انسانی را در دستگاهها بالا ببریم، ما میخواهیم جوانان و دانشپژوهانمان در محیطهای دانشگاهی احساس امنیت اخلاقی داشته باشند، ما میخواهیم دانشگاههایمان محل پرورش ایمان و تقوا باشد، ما با علم و تحصیل دختران مخالف نیستیم، بلکه با بیاخلاقی مخالفیم و ...". به مصداق ضرب المثل "کافر همه را به کیش خود پندارد" نوع درک و دید آخوندی را از جنس زن، به همه جامعه تسری می دهد و همان درکی را القاء می کند که خودش "شرم" دارد بر سر زبان آورد. وی جامعه بی آخوند را جامعه "سدوم و گمورا" می بیند و برای انسان به عنوان انسان ارزشی قایل نیست. آخوند می خواهد در زندگی خصوصی همه دخالت کند و نوع و روش زندگی هر کس را آخوند تعیین کند. در جامعه دینی زندگی خصوصی معنا و مفهوم ندارد. این همان نوع درکی است که کاریکاتوریست نامبرده ترسیم کرده بود. عباراتی نظیر "صیانت از خواهران"، "کرامت انسانی"، "امنیت اخلاقی"، "پرورش ایمان و تقوا"، "بی اخلاقی" ریاکاری آخوندهاست، زیرا وقتی در زندان کهریزک به دختران و پسران مردم تا سرحد مرگ تجاوز کردند و جسدشان را سوزاندند از این "امنیت اخلاق" سخنی نبود. مشکل آخوندها نه کرامت است، نه انسانیت، نه اخلاق و نه ایمان و تقوا. وقتی ولی فقیه و رئیس جمهور دروغ می گویند نه اخلاق دارند و نه ایمان و نه تقوا. وقتی آخوندهای بیمارصفت از روابط جنسی و طبیعی انسانها هیولائی می سازند که باید از ترس آن در دانشگاهها را بست، مشکل آخوندها ترس از دانشگاه هاست و نه از روابط جنسی. وقتی عمال رژیم در لباس دیپلماتیک نیز به اطفال دست درازی می کنند و در این عرصه تجاوز جنسی را افتخار اسلام محسوب می کنند، نمی توان از ترس آنها از آمیزش جنسی سخن گفت. آنها می خواهند جلوی تحصیل دختران سرزمینمان را که اینک اکثریت دانشجویان را تشکیل می دهند، بگیرند. مادرانِ تحصیل کرده، فرزندان فهمیده به اجتماع تحویل می دهند و رژیم جمهوری اسلامی بر جهالت بنا می کند و نه بر دانائی. آنها خود را فقط پشت آمیزش جنسی پنهان کرده اند.

بر گرفته ازتوفان شماره 7۱۴ خرداد ماه ۱۳۹۱  ژوئن  ۲۰۱۲،  ارگان مرکزی حزب کارایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت.        www.toufan.org
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل).                                                                       toufan@toufan.org

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر