۱۳۹۴ مرداد ۶, سه‌شنبه

پذیرش تسلیم نامه خفتبار دروین و سرکوب معلمان در تهران


پذیرش تسلیم نامه خفتبار دروین

و سرکوب معلمان در تهران

 

همچنانکه در گذشته بارها در نشریات توفان حزب کار ایران مطرح کرده بودیم و قابل پیشبینی بود ، بالاخره نمایندگان حاکمیت جمهوری اسلامی ، با هدایت و تائید خامنه ای، با لبخند و گردن کج و کرنش و حقارت و ترس، به پای تسلیم نامه ننگین و خفتباروین درمسیرتبدیل ایران به نیمه مستعمره شدن، گام برداشته وبا پذیرش قرارداد الحاقی در مقابل زورگوئی و اجحاف امپریالیستها به خاطر " حفظ نظام " ، کرنش کرده و دستها را به علامت تسلیم بالا برد ه اند. این امری طبیعی است  وقتی رژیمی به مردم خود اتکاء ندارد و از مردم بیش از دشمن خارجی هراس دارد ، برای بقاء خود و حفظ و تداوم منافع طبقاتیش حاضر است منافع ملی را زیر پا بگذارد و حلقه نوکری را به گردن بیاندازد. همان کاری که رژیم شاه و همه نوکران امپریالیستها در منطقه و سراسر کره زمین انجام داده و میدهند.

 

سئوال این است که آیا منافع امپریالیستها و تامین امنیت صهیونیستها در منطقه و منافع باندهای مافیائی غارتگر حاکم می تواند در راستای منافع کارگران و زحمتکشان شهر و روستا و اساسا منافع ملی مردم ایران باشد؟

پاسخ ما یک " نه " قاطعانه است.

تشدید سیاستهای نئولیبرالیستی اقتصادی که تا به حال در جهت منافع بورژوازی کلان تجاری ، بورژوازی بروکرات و بانکداران و بورس بازان و صاحبان مستغلات و زمینخواران بوده از این به بعد در هماهنگی  و غارت مشترک با سرمایه های امپریالیستی ، زمینه های لازم را برای چپاول هر چه بیشتر ثروت و منابع ملی و تشدید استثمار نیروی کار ارزان در جهت افزایش نرخ سود سرمایه فراهم می کند."

طبق مفاد این سند، قرار شده است، ذخایر ارزی و طلای بلوکه شده ایران که مطابق سخنان اوباما 150 میلیارد دلار است، طی هفت ماه به کشور بازگردانده شود. مقامات جمهوری اسلامی که در گذشته این مبلغ بلوکه شده را بین 100 تا 130 میلیارد دلار اعلام کرده بودند، هم اکنون آنرا فقط 29 میلیارد دلار اعلام می کنند که نشاندهنده این امر است که هنوز پول مردم به کشور باز نگشته برای آن کیسه دوخته و قصد ملاخور کردنش را دارند.

بازگشت ذخائر بلوکه شده ایران و لغو تحریمها و باز شدن درهای کشور به روی انحصارات امپریالیستی ، هیچکدام باعث نخواهد شد که تغییر و تحولی مثبت چه در عرصه اقتصادی و چه در عرصه سیاسی و اجتماعی به نفع کارگران و معلمان و پرستاران و سایر زحمتکشان شهر و روستا ایجاد کند. قشر بالائی حاکمیت که در نقش کارگذار و سهامدار کوچک انحصارات خارجی نقش ایفاء خواهد کرد ، تلاش خواهند کرد زمینه های کسب سود حداکثری را برای انحصارات امپریالیستی فراهم کنند و این به مفهوم تغییرات ارتجاعی در قوانین در جهت ایجاد امنیت برای سرمایه، چه در عرصه اقتصادی و چه در عرصه های سیاسی و اجتماعی، لغو کامل خدمات دولتی و اجتماعی در همه عرصه ها ، خصوصی سازی در همه عرصه ها و ، لغو تعرفه های گمرکی و... است.

شرکتهای پیمانکار که کارگران به حق نام آنها را شرکتهای برده داری گذاشته اند و با قراردادهای سفید امضاء در حال حاضر شیره جان اکثریت کارگران ایران را می مکند؛ در آینده نزدیک در عرصه آموزش و پرورش و بهداشت و درمان نیز با قراردادهائی مشابه، شیره جان معلم و پرستار را بیش از پیش خواهند مکید؛ و ضمن ایجاد پراکندگی هر چه بیشتر در صفوف آنها ، با قراردادهای دلبخواه و تحمیلی ، شرایطی به مراتب بدتری برای آنها فراهم خواهند کرد.خلاصه اینکه پی آمدهای تسلیم نامه وین برای کارگران و زحمتکشان و از جمله معلمان محصولی جز بدتر شدن وضعیت معیشتی و اجتماعی در پی نخواهد داشت.

به دنبال اعتراضات معلمان به حقوقهای زیر خط فقر و تبعیض حقوقی  با سایر کارمندان دولتی و ممانعت از فعالیت تشکلهای صنفی مستقل آنها و زندانی کردن نمایندگان و فعالین سندیکائیشان در دهم اسفند و 27 فروردین و 17 اردیبهشت که به صورت سراسری و در بیش از 180 شهر ایران برگذار شد؛ روز چهارشنبه 31 تیر به منظور پیگیری خواستهایشان و در اعتراض به زندانی شدن همکاران و فعالین سندیکائیشان ، در مقابل مجلس در تهران تجمع " سکوتی " را برگذار کردند که با یورش نیروهای سرکوبگر انتظامی و امنیتی روبرو گردیده و منجر به دستگیری و بازداشت بیش از 130 نفر از آنها شد.

محمد رضاخواه، عضو کانون صنفی معلمان ایران امروز چهارشنبه ۳۱ تیر به خبرگزاری ایلنا گفت: "از اولین ساعات برگزاری جلسه علنی مجلس، معلمان به سمت محل برگزاری تجمع آمدند که نیروی انتظامی مانع از برگزاری تجمع شد."

آقای رضاخواه با ذکر اینکه از دو هفته پیش برای برگزاری این "تجمع سکوت" برنا‌مه ریزی شده بود، افزود: "فرهنگیان در این تجمع از نقاط مختلف کشور از جمله کردستان، کرمانشاه، همدان، اصفهان، گیلان، مازندران، مشهد به تهران آمده بودند."

در بیانیه ای که توسط 31 انجمن اسلامی دانشگاههای مختلف در حمایت از خواستهای معلمان صادر شده از جمله چنین می آید:

"جناب وزیر!آیا خبر دارید در فصل بهار به معلمان زندانی، سه تنِ دیگر افزوده شده‌است؟ این‌ها جزیی از معلمان نمونه این سرزمین هستند و تنها حقوق هم‌صنفیان خود را مطالبه کرده‌اند. آیا تا کنون برای آزادی این عزیزان اقدامی کرده‌اید؟ آیا از وضعیت زندگی خانواده‌های آن‌ها و مشکلاتشان مطلع هستید؟ و آیا از احضار پی در پی فرهنگیان شهرستان‌ها توسط نهادهای امنیتی آگاه هستید؟

 

 

آیا سخنان خود را در روزهای اول وزارت به خاطر دارید؟ گفتید: «فرهنگ امنیتی را به امنیت فرهنگی تبدیل می‌کنم.» آیا برای این وعده خود برنامه‌ای به کار بسته یا دست‌کم تدوین کرده‌اید یا تنها شعاری بیش نبود.

رئیس محترم جمهور در تبلیغات انتخاباتی خود فرمودند که نگاه امنیتی به نهادهای مدنی و تشکل‌های غیردولتی را برمی‌دارند تا آن‌ها آزادانه فعالیت کنند؛ مصادیق فساد را نشان خواهند داد و برای رفع ایرادات، نواقص و مفاسد تلاش خواهند کرد. جنابعالی در حوزه فعالیت تشکل‌های صنفی فرهنگیان و برای ایجاد امنیت فعالان آن چه اقداماتی انجام داده‌اید.آیا تا کنون اقدامی در جهت باز نمودن فضای خفقان حاکم بر دانشگاه‌ها و تسهیل فعالیت تشکل‌های دانشجویی در پردیس‌های این دانشگاه‌ها نموده‌اید؟ "

معلمان شریف و زحمتکش ایران و به خصوص فعالین سندیکائی آنها باید به این نکته توجه داشته باشند که با تجمع " سکوت " چیزی حاصل نمیشود. در عرصه تقابلات و منازعات طبقاتی ، عامل تعیین کننده" زور" و" قدرت" است؛ قدرت شما در اتحاد و همبستگی و تشکیلات شماست و از طریق اعتصاب و کسب حمایت دانش آموزان و دانشجویان و خانواده های آنها و سایر تشکلهای صنفی کارگران و زحمتکشان، با روحیه ای رزمی  میتوانید خواستهای خود را به حاکمیت تحمیل کنید . با  تجمع " سکوت " چیزی به دست نمی آید. مبارزه با سیاستهای اقتصادی نئولیبرالیستی و با خصوصی سازی آموزش و پرورش یکی از عرصه های مهم و اصلی مبارزات شماست که هم  در جهت منافع معلمان و هم کارگران و سایر زحمتکشان است.درس پایه ای شما به دانش آموزان ، ضرورت اتحاد و همبستگی و تشکیلات و مبارزه با استبداد و بی عدالتی است و شما باید در عمل الگوئی متناسب با این درس برای آنها باشید.

 

توفان الکترونیکی شماره 109

نشریه الکترونیکی حزب کارایران مرداد ماه 1394 اوت  2015

 

 

 

تحولات اخیر ترکیه را چگونه باید ارزیابی کرد


تحولات اخیر ترکیه را چگونه باید ارزیابی کرد

 

دولت ترکیه اسلامگرائی را با ناسیونالیسم توسعه طلبانه ترک در آمیخته بود و آرزوی امپراتوری عثمانی را در سر می پرورانید. تجاوز امریالیسم آمریکا به عراق، محاصره اقتصادی ایران و باجگیری ترکیه از ایران و عراق و صدور کالاهای تجاری با هزینه های گزاف به این دو کشور، غارت نفت عراق در شمال آن کشور از جمله عواملی بودند که به شکوفائی اقتصادی این کشور امکان رشد می دادند.

 

نزدیکی ایران به سوریه و نفوذ ایران در لبنان، سوریه، عراق و تلاش ایران برای کشیدن لوله گازی از راه عراق به سوریه و دریای مدیترانه و دور زدن ترکیه برای دسترسی به بازارهای اروپا، نه باب طبع دولت ترکیه بود و نه دولت صهیونیستی اسرائیل و نه امپریالیسم آمریکا. دول لبنان، سوریه و جنبش فلسطین چون سپر بلای ایران در شرایط تجاوز علنی امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم اسرائیل به ایران عمل می کردند. حضور پایگاه دریائی روسیه در سوریه نیز خار چشم امپریالیسم در منطقه دریای مدیترانه بشمار می آمد. در کنار این عوامل پیدا شدن منابع عظیم گاز و نفت در آبهای بین المللی دریای مدیترانه که می تواند عامل نزاع میان قبرس، ترکیه، سوریه، لبنان و اسرائیل گردد، مجموعه ای از تضادها را تشدید می کرد که به اتخاذ سیاست جدید ترکیه در دشمنی با ایران در منطقه بدل شد. ترکیه منافع راهبردی خویش را در آن دید که در همدستی با امپریالیسم و صهیونیسم دولت قانونی بشار اسد را به بهانه حمایت از اپوزیسیون خودفروخته سوریه-چه شباهتی با اپوزیسیون خود فروخته ایران دارند- سرنگون کند و نفوذ خودش را در جهت سیاست عثمانی بزرگتر در منطقه افزایش دهد. ترکیه با این انگیزه ها در همدستی با امپریالیستها، پس از شکست در سرنگونی فوری بشار اسد که مورد حمایت مردم سوریه بود، به حمایت از تروریسم داعش پرداخت. هزینه سنگین مالی این گروه تروریستی جهانی را دولت رسمی عربستان سعودی و دولت رسمی قطر و نه آنطور که بعدها رسانه های دروغگوی غرب القاء می کردند سرمایه داران خصوصی عرب می پردازند. اسلحه و تجهیزات آنها از دول امپریالیستی خریداری شده از راه ترکیه به دست این تروریستها رسیده و به داخل سوریه ارسال می شود. سازمانهای امنیتی غرب این اسلامیستهای داعشی را در ممالک خود پرورش داده و یا در ممالک عربی و غیر عربی سازمان داده و گله گله از راه ترکیه به سوریه گسیل می داشتند. خدمات پزشکی و تدارک و تجهیزات لازم از قبیل خوراک و پوشاک و به ویژه اطلاعات جنگی و تبلیغاتی این عده از طریق حامیان بین المللی آنها تامین می شد. همه جنایات این وحشیان در کارنامه سیاه امپریالیسم، صهیونیسم و پان ترکیسم اسلامی ترکیه و ممالک عرب ارتجاعی منطقه ثبت است. ولی دسیسه این جانیان بین المللی و عمال منطقه ای آنان به چند دلیل با شکست مفتضحانه مواجه شد. نخست اینکه روسیه، چین و ایران به حمایت از سوریه برخاستند و با سیاستهای ترکیه و آمریکا در منطقه مخالفت کردند. حزب اله لبنان مسلح شد و به جنگ با داعش پرداخت، کردهای انقلابی سوریه که ماهیت کردهای خودفروخته آمریکائی-اسرائیلی در عراق را نداشتند بر خلاف انتظار ارتجاع منطقه به حمایت از سوریه پرداختند و در مقابل تجزیه سوریه مقاومت کردند و مانع شدند که ترکیه یک منطقه "آزاد" بوجود آورده و به بهانه "سوریه آزاد" و حمایت از "دولت سوریه آزاد" که فورا از جانب همه امپریالیستها به رسمیت شناخته می شد، به کشور سوریه حمله کنند. مقاومت قهرمانانه کردهای کوبانه و حمایت عظیم جهانی از آنها، مقاومت مردم سوریه و حمایت حزب اله لبنان از آنان، حمایت ایران و روسیه از آنان و ابعاد تهوع آور جنایات وحشیانه داعش که مورد حمایت ترکیه و بخشی ممالک عربی و امپریالیستها بود وموجی از نفرت در جهان ایجاد کرده بود که ادامه جنگ در سوریه و ابعاد جنایات آنها که با گذشت زمان هر روز بیشتر برملا می شد شکست سیاست تجزیه سوریه و ایجاد عثمانی بزرگ را برای ترکیه در پیش داشت. روشن بود که تجاوز به سوریه که به جای دو هفته به بیش از دو سال انجامید در محاسبه آنها منظور نشده بود و نه تنها سیل میلیونی پناهندگان سوری را راهی اروپا کرد که خود بحران آفرین است، بلکه مهار داعش را نیز از دست آنها خارج ساخت به طوریکه ناچار به سرکوب گزینشی آنها شدند. البته هنوز هم همکاری کردهای عراقی، آمریکا و انگلستان و ترکیه و قطر و... با وحوش داعشی ادامه دارد و سرکوب آنها فقط در جهاتی صورت می گیرد که مغایر منافع امپریالیسم باشد.

 

پیروزی اخیر نیروهای مترقی در انتخابات ترکیه که به تضعیف اردوغان منجر شده است، رشد نیروهای انقلابی کرد در ترکیه و بویژه تاثیرات مثبت مقاومت کردهای سوریه در "عین‌العرب"(کوبانه) بر کردهای ترکیه و پیدایش جنبشی در حمایت از آنها، شکست سیاست تجاوزگرانه و موذیانه دولت ترکیه در حمایت از داعش و بی آبروئی اردوغان در جهان و ترکیه که دستش در این زمینه رو شده است، مقاومت مردم ترکیه در مقابل سیاست حمایت از داعش، مقاومت مردم سوریه و حمایت آنها از رژیم بعثی بشار اسد، بی اعتباری نفوذ ترکیه در اثر این نقش کثیف و مخرب در دنیای عرب و در نزد مسلمانان، انعقاد توافقنامه هسته ای ایران با آمریکا که به هر صورت دست ایران را در منطقه بازتر می کند و برای اقتصاد ترکیه خوش آیند نیست، افزایش نقوذ ایران در سوریه، لبنان و عراق اردوغان را در شرایطی قرار داد که به مماشات بی پایان خود با تروریسم داعش مهار زند و از آنها برای نیات شوم آتی خود به اشکال دیگر استفاده کند. بمب گذاری انتحاری در نشست جوانان کمونیست، سوسیالیست، دموکرات و انقلابی کُرد و تُرک در شهرک "سوروچ" ترکیه در مرز مشترک با سوریه نزدیک "عین‌العرب" 32 نفر کشته و بیش از ۱۰۰ نفر زخمی به جای گذارد. این عملیات انتحاری تروریستی در جنوب ترکیه مسلما با دست دولت اسلامگرای ترکیه به صورت استفاده از یک عنصر داعشی تُرک، و با هدایت و سیاست و آگاهی کامل دولت ترکیه انجام شده است. این اقدام یک اعلان جنگ علنی به نیروهای انقلابی درون ترکیه و به ویژه به مقاومت انقلابی کردهای "پ. کا. کا." در مقابل دسیسه تجزیه سوریه است. دولت ترکیه این وضعیت را بهانه ای قرار داده است تا به نام "دفاع از خود" به کشورهای عراق و سوریه حمله هوائی کند و خود را برای دخالت زمینی و تجاوز و اشغال این کشورها آماده گرداند. سیاستی که ترکیه در انجامش با دست داعش ناموفق بود، حال به بهانه سرکوب داعش دوباره مورد آزمایش قرار می دهد. دولت ترکیه ترور داعش را بهانه می کند تا مخالفان خود و کردهای انقلابی را سرکوب کند. مبارزه وی علیه تروریسم مبارزه علیه نیروهای انقلابی است. با ایجاد فضای سرکوب پلیسی در ترکیه، دولت وقت به سمتی می رود تا از تشکیل دولت جدید که 13 درصد نمایندگان مجلس ترکیه را نیروهای مترقی دارند، جلوگیری کرده و به انتخابات مجدد با دخالت روشن درنتیجه آراء دست بزند و استبداد آقای اردوغان را حاکم گرداند. ترکیه به سمت یک کودتای حکومتی پیش می رود تا امکان تثبیت رژیم متزلزل اردوغان را فراهم آورد. تجاوز به سوریه با توجه به میلیونها سوریه ای پناهنده که در ترکیه وجود دارند و صدها هزار نفر از آنها در جستجوی کار به شهرهای بزرگ ترکیه سفر کرده اند، کار مخاطره آمیزی است. داعش نیز که مهار کاملش از دست همه کسانی که با تروریسم قمار کردند و می کنند در رفته است، حال در پی اقدامات تلافی جویانه است که مسلما به صنعت توریسم در ترکیه صدمات فراوان خواهد زد. اردوغان چهار نعل در بن بستی که خود برای خویش ایجاد کرده است به سمت دیوار می تازد. آنها می خواهند یک دیوار مرزی به طول 900 کیلومتر میان ترکیه و سوریه بکشند. نظارت بر این دیوارِ به این طویلی کار آسانی نیست و بسیار هزینه بر می دارد. گذشته از اینکه دولت ترکیه به این بهانه قصد دارد بخشی از خاک سوریه را ضمیمه کشور ترکیه کند و جلوی نفوذ کُردهای سوریه در ترکیه را بگیرد. از این گذشته نزدیکی آمریکا و روسیه در مورد تحمیل قرار داد هسته ای به ایران، بخت نزدیکی آنها را در حل بحران سوریه افزایش داده است. این خواست را جان کری با تشکر از دولت روسیه بر زبان آورد. این نزدیکی به ضرر دولت ترکیه است. البته بحران در منطقه طول عمر اسرائیل را افزایش داده و دشمنان وی را تضعیف کرده است و آنها این امر را مدیون ترکیه و عربستان سعودی و قطر هستند. بغرنجی اوضاع خاورمیانه محصول این منافع متضاد نیز می باشد. اتفاقا در این کلاف سر درگم است که کشورهای منطقه باید از حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ممالک منطقه حمایت کنند و دست صهیونیسم اسرائیل را در منطقه کوتاه کنند. البته نباید فراموش کرد که امپریالیستها ممکن است در وضعیت جدید منطقه به خاطر توازن قوای سیاسی به سازش برسند ولی از هم اکنون آمریکائی ها بخشی از داعشی ها را همراه با تروریستهای چچن و تاتارهای کریمه بسیج کرده، در اوکرائین آموزش نظامی می دهند و به مقابله با مخالفان دولت کیف می فرستند. امپریالیستها و بویژه امپریالیسم آمریکا به این مهره ها برای ایجاد تفرقه و تزلزل در جمهوری های مسلمان آسیای میانه از طریق نفوذ ترکیه و رخنه گری در چین نیاز دارند. داعش تا امپریالیسم زنده است زنده می ماند. تروریسم همیشه متحد امپریالیسم است.            

 

حزب کارایران(توفان)

دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۴

www.toufan.org

۱۳۹۴ تیر ۲۴, چهارشنبه

تسلیم خفت بار جمهوری اسلامی


تسلیم خفت بار جمهوری اسلامی

درحاشیه توافق هسته ای وین

توافق امضاء شده میان ایران و کشورهای عضو گروۀ ١+۵، در روز سه شنبه ١۴ ژوئیه / ٢٣ تیرماه، در واقع ساختکار اجرائی توافق لوزان است که رژیم اسلامی پرچم سفید را به اهتزازدر آورده بود.چکیده توافق وین که ادامه ومکمل سند خفت بار لوزان است به قرار زیرمی باشد:

"فعالیت‌های غنی سازی

بر اساس این توافق که در روزهای آینده باید به تائید شورای امنیت سازمان ملل متحد برسد، و همچنانکه پیش از این در توافق لوزان آمده بود، ایران دو سوم سانتریفوژهای خود را جمع آوری کرده و زیر کنترل بین المللی قرار می دهد. میزان اورانیوم غنی شده ایران از ١٠٠٠٠ کیلوگرم کنونی به ٣٠٠ کیلو گرم کاهش خواهد یافت. فعالیت های غنی سازی در مراکز اتمی فردو و نطنز نمی تواند میزان اورانیوم غنی شده ایران را در ١۵ سال آینده به بیش از مقدار ذکرشده برساند. ایران همچنین به مدت ١۵ سال حق استفاده از رآکتور آب سنگین را نخواهد داشت و فعالیت‌های مرکز اراک به تولید ایزوتوپ برای مصارف پزشکی و پژوهشی محدود می شود.

کنترل فعالیت‌های هسته ای ایران

کلیۀ فعالیت‌های هسته ای ایران تحت کنترل بین المللی قرار می گیرد. بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی میتوانند همواره از تاسیسات هسته ای ایران بازدید نمایند. مراکز نظامی بصورت برنامه ریزی شده از این قاعده مستثنی نیستند. بعلاوه این آژانس می تواند تحقیقات خود را در بارۀ فعالیت‌های گذشتۀ ایران در زمینۀ هسته ای دنبال کند.

تحریم ها و مجازات‌های برقرار شده علیه ایران

مجازات ها و تحریم های بر قرار شده علیه ایران به‌مرور، تنها به‌مرور، لغو خواهند شد. برداشتن مجازات ها می تواند، همزمان با اجرای تعهدات پذیرفته شده توسط ایران، از آغاز سال آیندۀ میلادی، کمتر از ۶ ماه دیگر، شروع شود. با این حال تحریم ها در زمینۀ تسلیحاتی بمدت ۵ سال و در بارۀ موشکهای بالیستیک بمدت ٨ سال همچنان پا بر جا خواهند ماند. عدم احترام به مواد توافق نامه، برقراری مجدد مجازاتها را در پی خواهد داشت……"

رژیم جمهوری اسلامی قرار داد الحاقی منع گسترش سلاحهای هسته ای را که یک قرار داد اضافی بوده و ربطی به اصل موافقنامه "منع گسترش سلاحهای هسته ای" ندارد امضاء کرده است. این قرار داد را نه روسیه، نه چین، نه آمریکا و نه سایر ممالک دارای بمب اتمی هیچکدام امضاء نکرده اند، ولی همه آنها این قرار داد استعماری را به ایران تحمیل نموده اند. به موجب این قرار داد سازمانهای جاسوسی بیگانگان در لباس ماموران آژانس بین المللی انرژی هسته ای که نمونه آن را ما در عراق و ایران شاهد بوده ایم، می توانند هر موقع، بدون درخواست اجازه از دولت ایران، به طور سرزده وارد ایران شده و هر جائی را که خواستند، بدون محدودیت به بهانه اینکه در پی ممانعت از ساختن بمب اتمی هستند بازرسی کنند. این بازرسی شامل همه تاسیسات هسته ای و غیر هسته ای ایران اعم از صنعتی و یا نظامی ایران نیز می شود. چنین خیانتی نقض حاکمیت ملی ایران است و تسلیم خیانتکارانه ای بیش نیست. رژیم جمهوری اسلامی این امر را از مردم ایران پنهان می کند.

آنها پذیرفته اند که اگر "در جهت شفافیت و اعتماد سازی به صورت داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجراء کنند، از بارِ خفتِ تحمیل آن سند کاسته می شود. در همین عبارت کوتاه جمهوری اسلامی اعتراف کرده است که امپریالیستها قابل اعتمادند و این ایران بوده است که باید شفاف سازی کرده و اعتماد دیگران را به دست آورد. رژیم جمهوری اسلامی به تمام تبلیغات زهرآگین و دروغهای شاخدار جرج بوش و تونی بلر و نتانیاهو در همین دو سه کلمه صحه گذارده است .
.رژیم جمهوری اسلامی با سرکشیدن جام زهر نشان می دهد که از مردم ایران بیشترازامپریالیسم و صهیونیسم هراس دارد. آنها برای بقاء خود به آمریکا و اسرائیل تکیه می زنند و این تازه آغاز کار است و باید منتظر تحولات بعدی درعرصه های سیاسی درمنطقه بود. حزب کارایران(توفان) در این باره مجددا سخن خواهد گفت .

حزب کارایران(توفان)

چهارشنبه 24 تیرماه 1394

www.toufan.org

 

۱۳۹۴ تیر ۱۰, چهارشنبه

نشریات جدید توفان تیرماه 1394

با درود
لطفا نشریات جدید توفان تیرماه 1394را ملاحظه فرمائید
با احترام
 
در توفان 184 ارگان مرکزی حزب کارایران مقالا زیر را می خوانید:
http://toufan.org/Tofan_html.htm
 


****
درتوفان الکترونیکی شماره 108 نشریه الکترونیکی حزب کارایران مطالب زیر را می خوانید:
 
بن بست حاکمیت ،وضعیت فلاکت بار طبقه کارگر و زحمتکشان
وتنها راه نجات
***
رژیم ضد کارگری مسبب قتل محمد علی میرزایی است
***
برای آزادی کارگران زندانی به پا خیزیم !
***
سی وچهارسال سال از تیرباران قهرمانان توفانی گذشت
ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم..
***
شاد مانی مردم پس ازپیروزی درخشان تیم ملی والیبال ایران بر تیم ملی آمریکا
***
اطلاعیه درمورد ترور
رفیق خوزه امین هرناندز مانریکه
***
درحاشیه ترور در فرانسه وتونس
سرمنشاءتروریسم امپریالیسم است
***
پیام تسلیت به مناسبت رفیق مارته بنیان گذار حزب کار کمونیست
 جمهوری دمونیک درگذشت***
تجمع سران (گ 7) دیکتاتوری سرمایه مالی در قصر اِلما
***
درحاشیه نشست سالانه غارتگران بین المللی G7
سخن هفته
***
درحاشیه پیروزی حزب دمکراتیک خلقها ترکیه
***
بیانیه شبکه بین المللی همبستگی با خلق عراق
***
سخنی پیرامون ماهیت قیام خونین 15 خرداد 1342
***
گشت وگذاری در فیسبوک وپاسخ به چند سئوال