۱۳۸۹ اسفند ۶, جمعه

عربده کشیهای رژیم نشانه وحشت اواز مردم است
 
توفانی که در کشورهای عربی وزیدن گرفت وارکان  رژیمهای فاسد و دیکتاتوری تونس، مصر، لیبی، یمن، مراکش ، اردن، بحرین را به لرزه در آورد، جمهوری آدمخوار اسلامی را نیز بی نصیب نگذاشته است. مردم  قهرمان ایران با الهام ازاین مبارزات و  برای ابراز همبستگی با خلقهای تونس و مصر و سایر خلقهای بپاخاسته عرب در 25 بهمن به میدان آمدند و با فریاد مرگ بر سید علی خامنه ای، مرگ بر دیکتاتور و دهها شعار ضد حکومتی خشم ونفرت خویش را نسبت به رژیم مافیائی و جنایت پیشه جمهور اسلامی ابراز داشتند. اعتراضات با شکوه مردم  که در شماری از شهر های ایران انجام گرفت رژیم را به جنون واداشت و او را دچار  سرگیجه وسراسیمگی کرد.این اعتراضات جسورانه بعد از  18 ماه از تظاهرات 22 خرداد و سرکوب خونین آن  و عربده کشیهای "پیروزمندانه" رژیم همراه با اعدامهای پی درپی و نفرت انگیز، بازداشتهای خودسرانه دانشجویان و کارگران و تشدید سرکوب مخالفان ... نشان از اشتیاق و اراده مردم ایران برای برانداختن نظام فاسد و دروغگو و مافیائی جمهوری اسلامی است که این بار مصمم تر از گذشته به میدان آمد و افسانه ثبات و قدر قدرتی رژیم را درهم شکاند. اعتراضات مردم جان به لب رسیده ایران اینبار اما همسو با موج عظیم اعتراضات عمومی و ضد استبدادی و ضد ارتجاعی کشورهای عربی انجام گرفت و رژیم را درعرصه داخلی و بین المللی رسوا تر از هر زمان  ساخت. رژیم خامنه ای که با پرچم  دروغین دفاع از خلق مصر و تونس به میدان آمد در مقابل مردم ایران کاملا خلع سلاح گردید وبا شلیک گلوله و گازشک آور بسوی مردم آزادیخواه ایران و قتل دوجوان مبارز، محمد مختاری و  صانع ژاله بار دیگر نشان داد که چنین رژیمی  فقط با تظاهرات خیابانی آنهم در این ابعادو در کادر سیاست مماشات جویانه وعدم توسل به قهر عقب نخواهد نشست.رژیم درنده و سفاک جمهوری اسلامی برای حفظ  بقای انگلی اش از هیچ جنایت و  قتل و ریاکاری دریغ نخواهد ورزید وفقط با اعدام این رژیم کثیف و ضد بشری است که می توان ازتکرار اینهمه فجایع و خونریزی جلوگیری کرد.

 رژیم خامنه ای از سر استیصال و درماندگی، دوجابناخته روز 25 بهمن ، مختاری و صانع ژاله را وقیحانه هوادار نظام تبلیغ نمود که توسط معترضان به قتل رسیده اند. رژیم به این بهانه فشار را بر کروبی و موسوی و جناح اصلاح طلب افزود و با گسیل چماقداران و چاقوکشان به خیابانها و حتا درون مجلس وشعار کروبی و موسوی اعدام باید گردند و حصر خانگی  انها ضعف و زبونی خود را به نمایش گذاشت. اینچنین عربده کشیدنها ودندان نشان دادنها، نشانه قدرت باند حاکم نیست بلکه ناشی از ضعف و درماندگی اوست. رژیم که می پنداشت با این فریاد ها و قمه کشیها دیگر کسی جرئت به میدان آمدن را نخواهد داشت باردیگر مردم ایران بوِیژه پسران و دختران جوان و شجاع ایران ، یکشنبه اول اسفند ماه در چندین شهر ازجمله  درتهران، اصفهان، مشهد، رشت، مهاباد، سنندج، شیراز و تبریز به میدان آمدند ضمن گرامیداشت خاطره محمد مختاری و صانع ژاله قدرت و رزمندگی خویش را به تبهکاران جمهوری اسلامی نشان دادند.
 واقعیت این است که نارضایتی در بین مردم هر روز گسترده تر می گردد و درهر کوی و برزنی از جنایت و دزدی و فساد نظام اسلامی سخن می رود. هرروز خبری از مبارزات جوانان و اعتصاب کارگران به گوش می رسد. روزی از شیراز خبر می رسد  که دانشجویان دختر و پسر دوشادوش هم در حیاط دانشگاه این سنگر آزادی، فریاد مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر این دولت مردم فریب سردادند. روز دیگر خبر از تجمع مادران داغدار در پارک لالۀ تهران به گوش می رسد. روزی از اعتصاب کارگران  ایران خودرو لوله سازی اهواز و اعتراضات کارگران هفت تپه و روز دیگر خبر اعتصاب دانشجویان  نوشیروان بابل و مشهد و تبریزعلم و صنعت و ...گزارش میشود. رژِیم سرمایهﺩاری مافیائی اسلامی از این همه اعتراض و عمومی شدن شعار "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ بر خامنهﺍﻯ" به هراس مرگ افتاده و به همه جا قشون می فرستد، برای هر کسی قداره می کشد، زبان مردم را می برد، دستﻫﺎﻯ آنها را می بندد، دست به تجاوز جنسی می زند، جوانان را درملاء عام اعدام می کند، حتا به یاران نزدیک خود و معتقدین به نظام جمهوری اسلامی نیز رحم نمی کند، به جرئت می توان گفت که نفرت مردم نسبت به رژیم امنیتی ــ نظامی احمدی نژاد ــ خامنهﺍﻯ، بد بینی آنها نسبت به آن چه گفته می شود و تبلیغ می گردد هیچ گاه به اندازۀ امروز نبوده است. پیکار قهرمانانۀ مردم ایران رژیم جمهوری اسلامی را به سراسیمگی انداخته است و حلقوم وی را می فشارد. موج مبارزات مردم ایران اینبار هم  به خارج از کشور سرایت کرده و عرصه را بر رژیم و مزدورانش تنگ کرده است.عربده کشیﻫﺎﻯ رژیم و تهدید و ترور مخالفین دیگر کارساز نیست و نیروهای مترقی و میهن دوست با عزمی راسخ وهمسو با مبارزات مردم ایران به افشای جنایات رژیم  جمهوری اسلامی می پردازند.


ما  گفته ایم که اوضاع  ایران آتش زیر خاکستر است وهر لحظه امکان دارد از کوچکترین جرقه ای حریق برخیزد.  گفته ایم ،جنبشی که در پائین درگرفته است درکلیتش جنبش خرد در مقابل جهالت است. این جنبش حتی بعلت این طیف عظیم نابسامانی و نارضائی بخشی از طبقات حاکمه را نیز در بر گرفته است. طبیعتا درجه تحول و خواست پیشروی درهمه شرکت کنندگان یکسان نیست.هر چه جنبش رادیکالتر شود ترکیب جنبش تغییر می کند. عناصر وابسته به طبقات مرفه و بالای شهری به خانه های خویش برمی گردند. ولی خواستهای مردم خواستهای به حقی است و باید از آنها حمایت کرد و به مرد م با حوصله نشان داد که تحقق این خواستهای انسانی، مدنی، سیاسی تنها بر ویرانه های رژیم جمهوری اسلامی امکان پذیر است. هرگونه مبارزه ای در چارچوب بقاء رژیم جمهوری اسلامی تکرار وضعیت کنونی است و فرجامی جز شکست نخواهد داشت.مبارزات مردم ایران علیۀ رژیم جمهوری اسلامی بسیار امید بخش است. باید امید داشت که این مبارزات به مرحلۀ نوینی، مرحلۀ  به میدان آمدن کارگران واعتصابات عمومی و سرانجام مقاومت قهرآمیز علیۀ ارتجاع داخلی بیانجامد. باید علیۀ توهمات سیاسی و منحرفین رفرمیست که به اصلاح رژیم چشم دوختهﺍند، مبارزه کرد و بر پاکیزگی جنبش دمکراتیک مردم و تفکیک ناپذیر بودن آن از پیکار ضد امپریالیستی و ضد استعماری و سرنگونی تمامیت نظام سرمایهﺩاری و ضد بشری جمهوری اسلامی  تأکید ورزید.

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی! زنده باد سوسیالیسم این پرچم رهائی بشریت!
زنده باد همبستگی بین المللی!

حزب کارایران(توفان)
   یکشنبه اول اسفند 1389
www.toufan.org

۱۳۸۹ اسفند ۱, یکشنبه

تظاهرات قهرمانانه مردم در چند شهر ایران
امروز هم علیرغم فضای شدید امنیتی و نوعی حکومت نظامی مردم قهرمان ایران به کوری چشم ارتجاع در چند شهرازجمله تهران، اصفهان و شیراز و.. به میدان آمدند وبا شعار مرگ بر رهبر علی خامنه ای ومرگ بر دیکتاتور نفرت خویش را نسبت به آدمکشان حاکم ابراز داشتند. فیلم زیر تظاهرات مردم در شیراز است.لطفا آن را نگاه کنید.
http://www.youtube.com/watch?v=oCaIimeOGwU

۱۳۸۹ بهمن ۲۵, دوشنبه

چند گزارش از تظاهرا ت امروز تهران

چند فیلم و گزارش درمورد تظاهرات 25 بهمن را همراه با شعار مرگ بر خامنه ای، زندانی سباسی آزاد باید گردد و خامنه ای حیا کن مبارکو نگاه کن ...ملاحظه فرمائید


۱۳۸۹ بهمن ۲۴, یکشنبه



مبارک فرار کرد اما نظام نامبارکش هنوز پابرجاست


خبر استعفای حسنی مبارک توسط معاونش موجی از شادی در سراسر مصر آفرید . این اگرچه تازه آغاز کاراست اما تا همینجا یک پیروزی و پیشروی برای مردم مصر و منطقه محسوب میشود. یکی از بزرگترین وارتجاعی ترین دیکتاتورهاوسرسپرده امپریالیست آمریکاومتحد اسرائیل صهیونیست درمنطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پا به فرار گذاشت. مبارک تمام تلاش خود را بکارگرفت تا برمسند قدرت باقی بماند و به همان شیوه سابق حکومت کند، اما مردم مصر متحد و یکپارچه از خواست برکناری وی کوتاه نیامدند و سرانجام با به میدان آمدن کارگران، اعتصاب بیش از 6000 نفر ارکارگران کانال سوئز و اعتصاب هزاران نفر ازپزشکان و پرستاران و کارمندان بیمارستانهای قاهره ....وی را وادار ساختند تا رسمن استعفا دهد. امپریالیست آمریکا که از مدتها پیش به عمق جنبش انقلابی مصر پی برده بود زیرکانه با خواست مردم همراه شد و برکناری مبارک را دردستور کارخود قرارداد. رفتار آمریکا با مبارک و محمد رضا شاه بعنوان نوکران حلقه بگوش باید برای بقایای رژیم پهلوی بسیار آموزنده باشد . تا همین دیروز آمریکا و اتحادیه اروپا از مبارک بعنوان رهبر ممالک عربی و شخصیتی با هوش و کاردان از وی دفاع میکردند و برکشتار و شکنجه مبارزین سرپوش میگذاشتند لیکن اکنون این روباه صفتان رنگ عوض کرده، نوکرشان را چون قاب دستمال کنار گذاشتند و مورد بی مهری قراردادند. این سرنوشت همه دیکتاتورهای گماشته اجنبی است که با مردمشان بیگانه اند. اما برکناری حسنی مبارک و سپردن قدرت به شورای ارتش و حفظ تمام دستگاه سرکوب رژیم بدین معناست که نظام سرکوب و شکنجه و نو استعماری همچنان پا برجاست و آمریکا قصد دارد با تغیراتی جزئی مانع پیشروی و رادیکالیزه شدن انقلاب مردم مصر گردد. جنبش انقلابی مصر برای پیروزی نهائی باید کل نظام فاسد و نو مستعمره را هدف قراردهد و مسلح شدن توده ها و تشکیل انجمنها و کمیته ها و شوراهای انقلابی تضمینی بر ادامه انقلاب و خنثا ساختن تحرکات ضد انقلابی است . پیروزی نهائی انقلاب زمانی تامین میگردد که رهبری این انقلاب در دست یک حزب پرتوان مارکسیست لنینیستی قرار گیرد. تنها دراین صورت است که می توان مردم مصر را از ظلمت نظام سرمایه داری و نو استعماری رها ساخت
زنده باد انقلاب خلق مصر!
نابود باد امپریالیسم و صهیونیسم و عمال داخلیشان درمصر
جمعه 22 بهمن برابر با 11 فوریه
سخن هفته
نقل ازفیس بوک حزب کارایران(توفان)
www.toufan.org
toufan@toufan.org
منصور اسانلو دچار حملهٔ قلبي شد و به زندان رجایی شهر بازگردانده شد


یکشنبه, 24 بهمن 1389 
خبرگزاری هرانا - منصور اسانلو، رئیس هیات مدیرهٔ سندیکای شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه، علی رغم وضعیت حاد جسمی به زندان رجایی شهر منتقل شد.

بنا به اطلاع گزارشگران ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران «هرانا»، منصور اسانلو، ساعت ۹ شب روز جمعه ۲۲ بهمن ماه، در زندان رجایی شهر کرج به علت استفاده از غذای نامناسب زندان، دچار حملهٔ قلبی شده و پس از نیم ساعت از بند خارج و به بیمارستان رجایی شهر کرج منتقل شد.
مسئولین زندان با دستبند و پابند این زندانی را به بیمارستان منتقل کردند.

وی در حالت نیمه بیهوش (بدون ادراک و با چشمانی باز) و با چهره‌ای برافروخته به بیمارستان منتقل شده است و در حال حاضر نیز با وضعیت نامناسبی به بند ۴ منتقل شده است.

در همین راستا علی عوض‌زاده زندانی عادی و وکیل بند اندرزگاه ۴ به همراه حسین جهان شیری زندانی عادی محبوس در بند ۴ به دلیل کمک به زندانیان سیاسی جهت ارتباط با بیرون از زندان از سوی مسئولین زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

توفان بر فراز کشورهای عربی

توفان بر فراز کشورهای عربی
و ریاکاری امپریالیستها و صهیونیستها و عمال ایرانی آنها

توفانی که در تونس وزید و تومار رژیم بن علی زین العا بدین را درهم پیچید و موجب فرار او از کشور شد به کشور مصر و سپس به یمن و اردن و.. سرایت کرد و ارکان رژیمهای دیکتاتوری و ارتجاعی را به لرزه درآورد. این جنبشها  تا همینجا دست آوردهای مهمی داشته و موجب شور و تحرک انقلابی در آفریقا و آسیا گشته و خلقها را درموضعی تعرضی در مقابل رژیمهای ارتجاعی، امپریالیستها بویژه امپریالیست آمریکا و رژیم صهیونیستی اسرائیل در منطقه خاورمیانه قرارداده است.  توفانی که بپا شده است ریشه در فقر عمومی، بیکاری افسارگسیخته، اختلافات شدید طبقاتی و سرکوب های وحشیانه سیاسی دارد. طبق برآورد آمارهای رسمی، درآمد سالانه مردم درتونس 3500 دلار، درمصر حدود 1700 دلار و در یمن 2300 دلار است. نیمی از جمعیت 83 میلیونی مردم مصر با درآمدی حدود دودلار در روز زندگی می کنند. نزدیک به نیمی از مردم 20 میلیونی در قاهره در زاغه ها و فقیر نشینهای حاشیه پایتخت زیست می کنند و درآمد آنها زیر یک دلار برآورد شده است. کشور یمن که هشتاد درصد درآمد آن را نفت و گاز تشکیل می دهد، یکی از فقیر ترین کشورهای عربی است. شایان ذکر است که صندوق بین المللی پول در سال 1991 تحولات نئولیبرالی اقتصادی را در کشورهای تونس و مصر از طریق رژیمهای حاکم پیاده کرده و حاصل آن  جز افزایش سرسام آور کالاهای مورد نیاز مردم، خصوصی سازیها، صرفه جوئیهای اقتصادی، رشد بیکاری و شکاف عظیم طبقاتی نبوده است. صندوق بین المللی پول بارها  از الگوی "موفق" کشورهای مصر و تونس سخن گفته است. این "الگوی موفق صندوق بین المللی پول و بانک جهانی" همه  تحت هدایت رژیمهای وابسته و نیمه مستعمره مصر و تونس و... صورت پذیرفته است. این رژیمها سالهاست که به اوامر و دیکته امپریالیست آمریکا و همینطور اتحادیه اروپا کمر همت بسته اند و به عنوان خادمان امپریالیسم  انجام وظیفه کرده اند.  اختلاف طبقاتی به اندازه ای دراین ممالک رشد کرد که دیگر زندگی برای توده زحمتکش غیرقابل تحمل گردید ولذا  تلنگری لازم بود تا توفان آغازیدن کند. خود آتش زنی جوان تونسی جرقه ای بود که به حریقی در تونس، مصر، یمن ، اردن و.. تبدیل  گردد.

توفانی که بر فراز کشورهای آفریقای شمالی و خاورمیانه به پرواز درآمد نه تنها تمامی رژیمهای منطقه را تکان داد، بلکه امپریالیستها بویژه امپریالیست آمریکا را به وحشت مرگ انداخت. اهمیت استراتژیک مصر در شاخ آفریقا و خاورمیانه بعنوان متحد قابل اتکاء و پایدار امپریالیست آمریکا و رژیم صهیونیستی اسرائیل بویژه در سرکوب خلق فلسطین غیر قابل کتمان است. از این رو اکنون امپریالیست آمریکا چون ماری زخم خورده به فکر چاره است تا با طرحهای ارتجاعی مانع تداوم و عمق گرفتن نهضت انقلابی مردم گردد. کنترل تغییرات اوضاع و حفظ ارتش و سازمان اطلاعات و از سوئی اجرای اصلاحاتی جزئی در بالا ازجمله تاکتیک آمریکا در شرایط کنونی است. حمایت از البرادعی و پیشنهاد یک حکومت ائتلافی با سران رژیم مبارک یکی از طرحها و مانورهای سیاسی  آمریکا برای برون رفت از بحران فعلی است. امریکا با استفاده از تجارب موفق خود درخرابکاری در نهضت اندونزی و فیلیپین که سرانجام مانع نضج گیری و تکامل جنبش گردید می خواهد با همان شیوه و دخالتهای آشکار و پنهان جنبش انقلابی مردم در مصر و تونس، یمن و.. را به انحراف ببرد. ازین رو وظیفه ای بس سنگین بر دوش نیروهای مترقی و استقلال طلب و بوِیژه کمونیستهای این کشورهاست که هشیارانه عمل کنند و جنبش دمکراتیک و عدالتجویانه را در پیوند با مبارزه علیه امپریالیستها و ابزارهای نو استعماری آنها صندوق بین المللی پول و بانک جهانی بی پیش برند. درتونس حزب کمونیست کارگران با اتخاذ سیاستی خردمندانه بر وحدت نیروهای انقلابی و ترقی خواه و مبارزه علیه سیاستهای امپریالیستی و ویرانگر نئولیبرالی و همینطور قطع رابطه دیپلماتیک با رژیم نژاد پرست و صهیونیستی اسرائیل تاکید  کرده و این سیاست در برنامه جبهه 14 ژانویه که  متشکل از چند حزب و گروه سیاسی است به روشنی منعکس شده است.
مبارزات قهرمانانه مردم مصر و سایر مردم عرب بیشک  بر ضد رژیم جمهوری اسلامی هم هست. بی دلیل نیست که سید علی خامنه ای  درنماز جمعه اخیر و از سر ترس دچار هذیان گوئی شد و مردم مصر را به استقرار نظام جمهوری اسلامی تشویق نمود. این درحالیست که جنبش دمکراتیک و عدالتجویانه مردم مصر همانند جنبش دمکراتیک مردم ایران در22 خرداد 88 هیچ نشانی از مطالبات مذهبی ندارد. این جنبش با فریاد نان، آزادی و عدالت اجتماعی آغاز شده است. لیکن برخورد حاکمیت جمهوری اسلامی و رژیم مبارک در سرکوب توده های به ستوه آمده بسیار شبیه بهم است. اگر دارودسته اوباش مبارک با قمه و شتر و اسب به میدان آمدند و با کشتار دهها نفر و هزاران زخمی  مذبوحانه کوشیدند تا آتش خشم مردم را خاموش سازند، رژیم شاه در ایران با چاقوکشان شعبان بی مخ به میدان آمد و رژیم جمهوری اسلامی نیز با بسیج موتور سواران و لباس شخصیهای قمه بدست و تیر اندازی از بالای بام و ایجاد رعب و وحشت و قتل و شکنجه کوشید به اهداف رذیلانه اش برسد. این دو رژیم درسرکوب و پستی و خیانت به ملت همزاد یکدیگرند، ماهیتشان ضد بشری و بربرمنشانه است. در پاسخ به اراجیف سید علی خامنه ای و خواست استقرار جمهوری اسلامی در مصر یکی ازسخنگویان اخوان المسلمین فورا اعلام داشت که "حکومت آینده  مصر اسلامی  نخواهد بود، نهضت مصر به همه مردم مصر تعلق دارد". در همین رابطه تنی چند از افراد اسلامی در تونس نیز سخن گفتند که خواهان ادغام  دین با دولت نیستند و انقلاب تونس به همه ملت تعلق دارد. سخنانان خامنه ای در نماز جمعه و دعوت از مردم مصر به استقرار نظام اسلامی  ناشی از ترس او از بروز انفجار مشابه درایران است و جز این نیست.

آما آنهائی که دراشکال مختلف قیام  برحق مردم مصر را با مارک اسلام سیاسی تخریب می کنند و مدام بر طبل اینکه اگر "اسلامیستها  بر سر کارآیند..." می کوبند. یا نادانند و یا از نیروهای امپریالیستی و صهیونیستی خط می گیرند زیرا در عمل مردم را به پذیرش رژیم مبارک دعوت می کنند. نقش خائنانه آنها این است که اساسا برای حق تعیین سرنوشت ملتها بدست خودشان اعتقادی ندارند. آنها تنها با آن حق سرنوشتی موافقند که منافع اسرائیل و آمریکا و طبقه حاکمه ارتجاعی این ممالک را تامین کنند. آنها با حق تامین منافع ما موافقند و بدورغ و ریاکاری خود را هوادار انتخابات آزاد جا می زنند. ریاکاری آنها در همین عبارت معلوم می شود که خود را مدافع "آزادیهای بی قید وشرط" جا می زنند ولی وقتی پای منافع ملتها به میان می آید از حمایت از آنها سرباز می زنند. جنبش انقلابی که در طی یک ماه اخیر آغاز شده است در کلییتش یک نهضت خودجوش است، هنوز دارای رهبری نیست. دیکتاتوری سی ساله در مصر و بیست و سه سال دیکتاتوری در تونس اجازه سازماندهی  به مردم و تشکلات سیاسی را نداده است. ازاین رو نیروهای انقلابی باید برای  پیروزی، در انقلاب مردم فعالانه شرکت کنند  و به مردم آموزش سیاسی  دهند. باید در روند انقلاب شعارهای صحیح را طرح و تلاش نمایند که رهبری مبارزه را کسب کنند. هر کس خانه نشین شود و بگوید رهبری دست اسلامی هاست من ترجیح می دهم حسنی مبارک سرکار بماند خائن به مردم خودش و مردم منطقه است. پیروزی همیشه با مبارزه همراه است. خانه نشینها هرگز کاری ازشان ساخته نیست. انقلاب در ممالک عربی ضربه هولناکی به اسرائیل و امپریالیسم در منطقه است. جنبش فلسطین اوج می گیرد. تجاوز اسرائیل به لبنان منتفی می شود. صهیونیستها باید حساب کار خودشان را بکنند و آمریکائیها باید گورشان را از عراق و افغانستان بکنند و بروند. منطقه بهمریخته است و این بنفع مردم منطقه است. دوستان و عمال اسرائیل  و تمام رسانه های غربی مردم را از هیولای اسلام در این ممالک می ترسانند تا از این مبارزات حمایت نکنند. بر نیروهای انقلابی و بویژه کمونیستهاست که به افشای عمال اسرائیلی چه در ایران و چه در جهان که مرتب می گویند مشکل جهان اسلام سیاسی است بپردازند. نیروهای انقلابی و دموکرات و مترقی باید از مبارزه مردم عرب دفاع کنند.  از هم اکنون امپریالیستها دست بکار شده اند قهرمانان نجات قلابی نظیر البرادعی برای مصریها و یا برای تونسی ها که رهبری جنبش در دست نیروهای دموکراتیک است بسازند تا صدمه ای به اسرائیل و سیاست راهبردی امپریالیستها وارد نشود. باید خلقهای عرب هشیار باشند پیروزی آنها پیروز ملتهای ایران و عربستان سعودی هم هست. مارکسیست لنینیستها باید دراین نبرد عظیم طبقاتی پیشاپیش جنبش حرکت نمایند و با رهبری صحیح آن را به سرانجام برسانند. تنها دراین صورت است که جنبسش به پیروزی نهائی نائل خواهد آمد.
نکته دیگری که مبارزه قهرمانانه ملتهای عرب بر ملا کرد ریاکاری امپریالیستها و صهیونیستهاست. کسانیکه تا دیروز از این رژیم های آدمخوار حمایت می کردند و برایشان سنگ تمام می گذاردند و برای حقوق بشر ارزشی قایل نبودند و قلدری صهیونیستها را در قتل عام مردم فلسطین تائید می کردند و در محاصره 5/1 میلیون فلسطینی به جرم گزینش حماس در یک انتخابات آزاد شرکت داشتند بیکباره این نوکران خویش را دیکتاتور می نامند و بیکباره از نقض حقوق بشر سخن می رانند توگوئی که آنها خوابنما شده اند. این ریاکاری نه از آن جهت است که آنها هوادار حقوق بشر و دموکراسی شده اند. خیر! آنها برای فریب مردم عرب و ملتهای غرب سعی می کنند با ملتهای عرب هم آوا شوند و مجددا راه را برای تثبیت آدمخواران هموار نمایند.
آنها بویژه در مصر با کمک مبارک چاقوکشان را به میدان آوردند تا مبارزین را سرکوب کنند. ارتش بی تفاوت به مسئله برخورد می کند. پس از اینکه هجوم مردم ادامه یافت و این تاکتیک ننگین با شکست روبرو شد به ارتش دستور دادند نقش میانجی و عامل صلح و قهرمان نجات ملی را ایفاء کند که عاملی برای جلوگیری از هرج و مرج است. ارتش مصر سراپا آمریکائی است. هزاران نفر سسران آن در آمریکا دوره دیده و با سران ارتش آمریکا در تماسند . هر روز نیز از آمریکا تخاذ تصمیم می کنند. ارتش مصر وظیفه اش در شرایط کنونی فریب دادن مردم است تا حاکمیت بتواند سر فرصت از گیجی بدر آمده جلوی رشد جنبش را گرفته و با کنترل جنبش را توسط عوامل خویش به کجراه برد. سران صهیونیست با این تصمیمات همدهان مبارک هستند. این تجربیات نشان می دهد که مبارزه خلقهای خاورمیانه و از جمله ایران آکر بخواهد به نتیجه برسد باید نه تنها علیه رژیمهای مستبد حاکم بلکه علیه امپریالیسم و صهیونیسم نیز مبارزه کند و گرنه امپریالیستها و صهیونیستها جنبش را به بیراهه می کشند. در ایران نیز از هم اکنون عمال آنها فعالند و می خواهند آمریکا و اسرائیل را از زیر ضربه مبارزین نجات دهند. آنها مزورانه خود را پشت مبارزه با جنایات جمهوری اسلامی پنهان می کنند و نمی گذارند مردم میهن ما از مبارزات مردم این ممالک حمایت کنند. آنها برای همدردی با مردم سایر ممالک وقت ندارند ولی از همه جهان می خواهند که مبارزه مردم ایران را بر ضد جمهوری اسلامی مورد حمایت قرار دهند. وقتی مچ آنها را می گیرید عربده می کشند که ما ایرانی هستیم و باید علیه مستبدین خودمان بجنگیم و در امور داخلی سایر ممالک دخالت نکنیم. همین سیاست نقاب عوامفریبی آنها را می درد و دستشان را رو می کند. هر مدعی مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی الزاما انقلابی نیست می تواند عامل آمریکا و اسرائیل هم باشد این است که ایرانیان میهنپرست، انقلابی، دموکرات و کمونیستها باید مواظب این جاسوسان باشند.  

زنده باد مبارزات قهرمانانه خلقهای عرب علیه ارتجاع و امپریالیسم و صهیونیسم

حزب کارایران(توفان)
بهمن ماه 1389
toufan@toufan.org

۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

بيانيه تشکلهای کارگری پيرامون وضعيت دستمزد کارگران

ما امضا کنندگان اين بيانيه اعلام ميداريم حداقل دستمزد ما کارگران بايد متناسب با تورم موجود و احتساب تامين شرافتمندانه هزينه يک خانوار چهار نفره در شرايط اقتصادی کنونی و با حضور و نظر و با حضور و نظر نماينده های منتخب و واقعی كارگران تعيين بشود. زندگی در زير خط فقر برای ما و خانواده هايمان غير قابل تحمل است . ما كارگران با تلاش و اتحاد و پيگيرى مطالبات خود از طريق ايجاد تشكل هاى مستقل به هر طريق ممكن به اين وضعيت خاتمه خواهيم داد.

افزايش حداقل دستمزدها بايد متناسب با تورم و تامين شرافتمندانه هزينه يک خانوار چهار نفره در شرايط اقتصادی کنونی باشد

حداقل دستمزدی که در طول سالهای گذشته و بدون حضور نماينده های واقعی ما در شورای عالی کار تعيين شده است بهيچوجه در طول اين سالها کفاف هزينه های زندگی ما را نکرده است و با سير صعودی هر ساله تورم، سال به سال ما کارگران و خانواده هايمان در فقر و فلاکت بيشتری فرو رفته ايم.
قرار بوده است افزايش هر ساله حداقل دستمزد کارگران متناسب با تورم و سبد هزينه يک خانوار چهار نفره باشد. اما آيا در طول سالهای گذشته چنين چيزی در تعيين حداقل دستمزدها رعايت شده است؟ طبق اظهار نظر کارشناسان اقتصادی در سال گذشته خط فقر نزديک به يک ميليون تومان بوده است اما حداقل دستمزد کارگران در سال گذشته را 303 هزار تومان تعيين کردند که با احتساب ساير موارد قانونی مربوط به دستمزدهای کارگران حداکثر دريافتی اکثريت عظيم آنان به 500 هزار تومان نيز نميرسد. آيا تعيين چنين دستمزدی با اذعان به خط فقر يک ميليون تومانی جز اين است که صراحتا ما کارگران را محکوم به زندگی در زير خط فقر کرده اند؟ آيا چنين وضعيتی برای تعيين کنندگان حداقل دستمزد و خانواده های آنان قابل تحمل است که برای ما کارگران نيز قابل تحمل باشد. آيا واقعا حتی دو ميليون تومان دستمزد هم در شرايط اقتصادی کنونی و با آزاد سازی قيمتها کفاف تامين شرافتمندانه هزينه يک خانوار چهار نفره را ميدهد؟
از نظر ما اگر قرار شده است قيمت اکثر کالاهای اساسی زندگی چندين برابر بشود ما کارگران نيز حق داريم دستمزدهای خود را به چندين برابر افزايش دهيم. آيا به جز اين است که نيروی کار ما کارگران تنها کالايی است که ما از طريق فروش آن به صاحبان سرمايه امرار معاش ميکنيم؟ آنوقت چرا بايد وقتی نوبت تعيين قيمت نيروی کار ما کارگران فرا ميرسد ما بايد نظاره گر باشيم و عده ای در شورای عالی کار بدون حضور نمايندهای واقعی ما، قيمت نيروی کار ما را تعيين بکنند و يک زندگی زير خط فقر را بر ما و خانواده هايمان تحميل نمايند.
ما امضا کنندگان اين بيانيه اعلام ميداريم حداقل دستمزد ما کارگران بايد متناسب با تورم موجود و احتساب تامين شرافتمندانه هزينه يک خانوار چهار نفره در شرايط اقتصادی کنونی و با حضور و نظر و با حضور و نظر نماينده های منتخب و واقعی كارگران تعيين بشود. زندگی در زير خط فقر برای ما و خانواده هايمان غير قابل تحمل است . ما كارگران با تلاش و اتحاد و پيگيرى مطالبات خود از طريق ايجاد تشكل هاى مستقل به هر طريق ممكن به اين وضعيت خاتمه خواهيم داد.

سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه
اتحاديه آزاد کارگران ايران
هيئت موسس بازگشايی سنديکای فلزکار و مکانيک
کانون مدافعان حقوق کارگر
انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه
بهمن 1389



اطلاعیه حزب کارایران/توفان

اطلاعیه

اعدام زهرا بهرامی نشانه ضعف و درماندگی رژیم جمهوری اسلامی است

ماشین آدمکشی و اعدام و جنایت جمهوری اسلامی هر روز قربانی میگیرد. رژیم بربرمنش جمهوری اسلامی مذبوحانه می کوشد با توسل به گسترش دامنه اعدامها و بازداشتهای خودسرانه و ایجاد رعب و وحشت  قدرقدرتی خود را به رخ مردم کشد و بخیال خودش سلطه سیاه و نکبتبارش را ابدی سازد.
 زهرا بهرامي سحرگاه امروز روز شنبه در تهران اعدام شد. دادستاني تهران در اطلاعيه اي اتهام خانم بهرامي را فروش و نگهداري مواد مخدر اعلام كرده است. این درحالیست که وی ابتدا بخاطر مسئله امنیتی بازداشت گریدید و  10 ماه دربند اوین بسر برده بود. زهرابهرامی که مقیم کشور هلند بود در درجریان تظاهرات ششم دیماه سال 1388، اعتراضات روز عاشورا دستگیر شده بود.وکیل زهرا بهرامی دقایقی پس ازاعلام خبر اعدام وی، درمصاحبه ای بیان داشت که او هیچ "خبری از اجرای اعدام زهرا بهرامی نداشته و آنها می بایست این حکم را ابلاغ میکردند."
جمهوری اسلامی با این اقدام وحشیانه و برخلاف تمامی موازین و حقوق برسمیت شناخته شده بین المللی یکباردیگر نشان داده است که تنها راه نجات خویش از بن بست و بحران کنونی را اعدام و ارعاب می بیند. اعدام زهرا بهرامی و صدها نفر دیگر درخلال ماههای اخیر نه نشان از  ثبات  وقدرت رژیم بلکه از ضعف ووحشت و هراس رژیم مافیائی جمهوری اسلامی از جنبش روبه اعتلا مردم ایران سرچشمه میگیرد.
اما همانطور که تاریخ نشان داده است رژیمهای منفور و ارتجاعی و خودکامه محکوم به نابودی اند و جمهوری اسلامی نیز فرجامی جز سرنگونی و اعدام درانتظارش نخواهد بود.

سرنگون باد رژیم فاشیستی سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد  سوسیالیسم این پرچم رهئی بشریت!
حزب کارایران(توفان)
شنبه 29 ژانویه 2011
انقلاب ما یک انقلاب دموکراتیک است!

مصاحبه با حمه الهمامی دبیر کل حزب کمونیست کارگران تونس

حزب کمونیست کارگران تونس یکی ازاعضای فعال جنبش بین الملی کمونیستی است که بیش ازبیست سازمان و احزاب مارکسیست لنینیست درآن عضو هستندونشریه مشترکی به اسم اتحادومبارزه را درهر شش ماه یکبار به زبانهای اسپانیایی انگلیسی ، فرانسوی وترکی انتشار میدهند که دربیش از سی کشور جهان چاپ وتکثیر میشود. ازایران هم حزب کارایران (توفان) دراین کنفرانس عضویت دارد. رفیق حمه الهمامی دبیر کل حزب کمونیست کارگران تونس، یکی از چهره های  محبوب و شناخته شده بین المللی است. او در دوران رژیم بن علی 10 سال درزندان بود و مورد شکنجه های وحشیانه قرا گرفت. حزب کمونیست کارگران تونس و رهبر آن رفیق حمه الهمامی درخلال  بیست سال موجودیت حزبی، فعالیت مخفی داشته و اکنون به یمن انقلاب خلق تونس و برخورداری از فضای باز سیاسی به سازماندهی کارگران و زحمتکشان مشغولند و عمده ترین تشکل کمونیستی در تونس هستند. رفیق حما الحمامی در

گفتگوئی با روزنامه نگار انگلیسی
  Gitta Düperthal
 به تشریح اوضاع کنونی تونس پرداخته و به سئوالات مهم روز پاسخ داده است. این مصحابه  به همت خانم ناهید جعفرپور ترجمه شده است. ضمن تشکر از خانم ناهید جعفر پور یادآوری میشود که یک  اشتباه فنی درترجمه رخ داده که ما به اصلاح آن مبادرمیورزیم.  نام حزب،" «کمونیست کارگران« است که اشتباها" حزب کمونیست کارگری" ترجمه شده است.
...........................................

در حال حاضر شرایط در تونس چگونه است؟
در حال حاضر انقلابی قدرتمند درتونس در حال انجام است. مردم تونس دیکتاتور را بیرون انداختند و حال با انرژی تلاش می کنند تا در آینده دولتی دمکراتیک بر سر کار بیاید.
اما عقب گرد هائی هم وجود دارد: صاحبان قدرت سیستم قدیمی و طرفداران بن علی تلاش می کنند همین حالا با تمامی خشونت ها مجددا قدرت را بدست آورند و سیستم قدیمی را از نو برقرار سازند. با این هدف آنها دولت موقتی را درست کردند که توجه به نیروهای قدیمی دارد. آنها می خواهند به احزاب اپوزیسیون و نیروهای مترقی مردمی بی توجه باشند و آنها را کنار بگذارند. اما شهروندان تونسی مجددا برای آنها روشن نمودند که آنها را قبول ندارند. آنها ساکت ننشستند و باز هم با اعتراضات و تجمعات خود در بسیاری از شهرها بیان نمودند که خواهان برقراری دولت پلیسی و دیکتاتوری حال با هر ابزاری هم که باشد نیستند و آنرا تحمل نخواهند نمود. آنها مجددا خواهان این شده اند که دولتی با شخصیت های قابل اعتماد مردم و از میان خود مردم که کشور را بسوی دمکراسی خواهد برد تشکیل شود. این دولت باید قانون اساسی ی دمکراتیک داشته باشد و یک جمهوری جدید باشد.


طبق آمار رسمی تا کنون
۷٨ نفر کشته شده اند آیا این ارقام درست است؟

ما هم دقیقا نمی دانیم. اما همین حالا هم این رژیم تلاش دارد با خشونت های بسیار پلیس این قیام را بشکست بکشاند. پلیس تظاهرکنندگانی را که برای حقوق بشر قیام کرده بودند، کشت. این رژیم تلاش می کند از این انقلاب جلوگیری کند. هنوز هیچ چیزی معین نشده است. همه چیز هنوز امان پذیر است. دیکتاتور رفته است اما دیکتاتوری هنوز سرنگون نشده است.

۱۷ دسامبر این قیام آغاز شد. چه چیزی به مردم انگیزه داده است که حال که بیش از ۴ هفته می گذرد هنوز در خیابان ها به اعتراض بپردازد؟

فوری ترین و مهم ترین مسئله مردم این است که دولت موقتی که برآمده از نیروهای قدیمی است تشکیل نشود. و بنظر می رسد که موفق هم شده اند. در حال حاضر دو حزب اپوزیسیون وزرای خویش را از دولت موقت بیرون کشیده اند و از این طریق ازهمکاری با رژیم استثمارگر قدیمی امتناع نموده اند.


حزب کمونیست کارگران در دولت موقت شرکت نکرد؟ و یا اجازه نداشت این کار را کند؟

ما بعنوان حزبی کمونیستی از همان آغاز از وارد شدن به این دولت امتناع ورزیدیم و آنرا رد کردیم و اصولا حاضر نیستیم در یک دولت موقت شرکت کنیم که نمایندگان رژیم دیکتاتوری در آن شرکت دارند. آنهم به این شکل که در مقام های کلیدی قرار گرفته اند.


دلائل اصلی این قیام عمومی چیست ـ چه چیزی باعث شد که مردم تونس بعد از
۲٣ سال حکومت دیکتاتوری بپا خیزند؟

تحت شرایط بحران اقتصادی جهان سقوط این کشور توسط دیکتاتور هر روز آشکارتر گشت. قدرت همواره فشارش بیشتر شد و کاراکتر خشونت انگیز پلیس هر روز شدت یافت. بسیاری از کارخانه جات بسته شدند و بیکاری بیحد رشد نمود. قیمت ها بسرعت افزایش یافتند و خدمات اجتماعی روز بروز اسفناک تر شد. وضعیت برای کارگر ساده و کارمندان خرد و دهقانان خرد روز بروز بدتر گشت و دیگر قادر نبودند زندگی ای ساده و طبیعی را به پیش برند. رنج و فقر بیشتر و بیشتر شد. همزمان مردم تونس می بایست نظاره کنند که چگونه خانواده و اطرافیان بن علی در زندگی لوکس غرق بودند و همواره ثروتمندتر می شدند. و حال مسیر اعتراضات بیشتر از همه بر علیه آپارات حزبی قدرتمندی است که باعث تمامی این بدبختی هاست.


خواسته های حزب کمونیست کارگران در این اعتراضات چیست؟

ما احتیاج به دولت موقتی داریم که بخواهد و در این موقعیت قرار داشته باشد انتخابات دمکراتیک را سازماندهی کند و قانون اساسی جدیدی را پیش نویسی کند. در این انتخابات و قانون اساسی تمامی گروه های اجتماعی مردم تونس می بایست شرکت داشته باشند: کارگران، جوانان، زنان ـ نمایندگان تمامی اقشار متفاوت جامعه می بایست در آن سهیم باشند بخصوص اقشار میانی جامعه. مردم تونس باید خود را سازماندهی کنند و مبارزه بر علیه دیکتاتوری را که هنوز از بین نرفته است تا آخر به پیش برند.


در بسیاری از رسانه ها همواره گفته می شود که ارتش موضعی دیگر از پلیس برای سرنگونی دیکتاتوری می گیرد. منظور چیست؟ آیا خطر دیکتاتوری نظامی وجود دارد؟

در تونس سال های سال دیکتاتوری پلیس وجود داشته است ـ ارتش چون پلیس نقش بسیار مهمی نداشته است و به واقع هم عملکردهایشان با هم فرق دارد. طبیعتا تونسی ها از هیچ چیزی به اندازه دیکتاتوری نظامی ترس ندارند ـ این را کسی نمی خواهد. ارتش تا زمانی در صحنه وجود دارد که ناآرامی ادامه دارد و شبه نظامیان بن علی با آکسیون های قدرتمندشان علیه مردم حرکت می کنند. این همواره به نفع نیروهای امنیتی بن علی است که کشور در هرج و مرج قرار داشته باشد. نیروهای رژیم گذشته می خواهند که کشور مشکل امنیتی پیدا کند و ثباتش را از دست دهد و باند های تبهکار بتوانند عملکرد داشته باشند. دقیقا باید از این مسئله جلوگیری شود. اما بعد از آن باید ارتش به پادگان ها برگردد. روند دمکراسی باید از سوی جامعه مدنی هدایت شود.


در باره کمیته های شهروندان در خیابان ها که اکنون شکل گرفته اند تا امنیت را ایجاد کنند چه می گوئید؟ گزارش هائی وجود دارد که خیابان ها توسط گونی های شنی، لاستیک و مبل های چوبی و گلدان های بزرگ و سطل آشغال و... برای گشت توسط ساکنین خانه ها و شهروندان تقسیم بندی شده اند...

این ها دمکراتها هستند که از برگشت به دیکتاتوری جلوگیری می کنند. آنها در مناطق مختلف بخشا سازمان یافته و بخشا غیرسازمانیافته عمل می کنند. زیرا که آنها خود را از سوی شبه نظامیان بن علی مورد مخاطره می بینند. اتحادیه های کارگری در هر حال مردم را فراخوانده اند که در محله ها علیه انهدام و نابود کردن ثروت های عمومی حرکت نمایند.


آیا اکنون تشکیل دولت موقت مشکل نیست؟ آیا احزاب اپوزیسیون از شانسی برخوردار بودند که در شرایط دیکتاتوری بین مردم محبوبیتی کسب نمایند؟

دائما فشار وجود داشت. بطوری که ما کمونیست ها هم آن را خوب لمس می کردیم. طبیعتا اکنون احزاب اوپوزیسیون دوباره خود را نشان می دهند. اتحادیه های کارگری وجود دارند. اسلام گرایان وجود دارند و همچنین انسانهای مستقل که با این وجود همواره تلاش نموده اند نفوذ سیاسی داشته باشند. اما اینکه چه کسی به واقع موفق شد تحت شرایط دیکتاتوری خود را پیش مردم بشناساند واقعا نمی شود گفت...


حزب کمونیست کارگران چگونه در شرایط دیکتاتوری می توانست ادعا کند تا چه اندازه عضو دارد؟

جواب: ما نمی توانیم بگوئیم که چه تعداد واقعا عضو داشته و داریم زیرا که ما بدلائل امنیتی این ریسک را نمی کنیم. حزب ما یکی از احزاب ممنوع بود اما در میان افکار عمومی بسیار معروف است. زیرا ما همواره بر علیه دیکتاتوری موضع گرفتیم. ما در جنبش اتحادیه ها بسیار معروفیم. در میان جوانان و جنبش زنان و هم چنین در میان روشنفکران.


شما در
۱۲ ژانویه در منزلتان از سوی بسیاری از کارمندان سرویس امنیتی بن علی دستگیر شدید آیا شما را تحت فشار قرار دادند؟

بله. آن یک آکسیون خشونت آمیز بود. آنها در خانه ما را شکستند. آدمهائی که مهمان من بودند مورد خشونت قرار گرفتند. حتی دختر خردسال من هم. با من دختر عمویم دستگیر شد. به من دستبند زدند و در زندان هم دستبند را باز نکردند. دلیل این ماجرا این بود که کمی قبل حزب ما خواهان برکناری دیکتاتور شده بود.
۱۴ ژانویه من آزاد شدم. آنهم زمانی که بن علی در هواپیما نشست به عربستان سعودی فرار کرد. من آزادیم را ممنون اعتراضات مردم هستم.


قبل از آن شما مدت های طولانی می بایست زندگی مخفی کنید و مدتهای طولانی بعد از دادگاه تان در
۲ فوریه ۲۰۰۲ در زندان بسر بردید.

در مجموع من بیش از
۱۰ سال زندانی سیاسی بودم. و حداقل ۱۰ سال هم زندگی مخفی کردم. دستگاه قضائی مرتبا به پشتیبانی از رژیم اعضای اتحادیه های کارگری، مخالفان و فعالان سیاسی و فعالان حقوق بشر را محکوم می کردو به زندان می انداخت و آنها را خاموش می کرد.
آخرین بار آخر فوریه
۱۹۹٨ همزمان با دو رفیق دیگر زیر زمینی شدیم. در نبود ما دادگاهی با حضور تعداد زیادی ناظر و آنهم بطوری نابرابر تشکیل شد و ما را هر کدام به ۹ سال و ٣ ماه حبس محکوم نمود. بعد از چهار سال زندگی مخفی که ما کارهای حزب و جلسات را انجام می دادیم در ۲ فوریه ۲۰۰۲ دادگاه جدیدی برای ما تشکیل شد و در آنجا هم در مدت چند دقیقه حکم ۹ سال حبس تائید شد. بدون اینکه وکلای ما حق حرف زدن داشته باشند. پلیس سالن دادگاه را محاصره نموده بود و فیلم دوربین خبرنگاران با خشونت گرفته شد. یکی از رفقای من دو سال حکمش با نام توهین به ماموران بیشتر شد زیرا که وی در حمله به سالن دادگاه گفته بود که وی مورد اذیت و آزار قرار گرفته بوده است. این جلسات دادگاه در مقابل چشم شاهدان بسیاری انجام پذیرفت: افراد خانواده، رفقا، هواداران، ناظران روند دادگاه و از سوی سازمانهای حقوق بشری تونسی و بین المللی و خبرنگاران.


شما با کدام گروه ها می توانید در یک ائتلاف سیاسی قرار بگیرید؟

با دمکرات ها و نیروهای مستقل


موضع سیاسی مردم تونس چیست؟ انتظار این می رود که آن ها به سوی یک دولت اسلامی حرکت کنند یا اینکه انها بیشتر از احزاب چپ حمایت خواهند نمود؟

این انقلاب طبق نظر من یک کاراکتر دمکراتیک دارد و اصلا تمایلات مذهبی ندارد.


اکنون بعد از آزادیتان در گردهمائی ها سخنرانی خواهید نمود؟

بله. ما در تظاهرات ها و خیابان ها با مردم تماس برقرار می کنیم همچنین از طریق رادیو و تلویزیون. تمامی این امکانات به ناگهان در اختیار ماست. در زمان دیکتاتور آزادی مطبوعات نبود و هیچ حزب اپوزیسیونی را رادیو تلویزیون تحمل نمی کرد. می توان گفت که از آزادی بیان مرتبا و سیستماتیک سوء استفاده می شد. رسانه های ارتباط جمعی دائما در کنترل قرار داشت. ژورنالیست ها از طریق تهدید به ممنوعیت کار به سکوت وادار می شدند و یا ترسانده می شدند و مورد تعقیب قرار می گرفتند.


آیا در تونس ضد کمونیست هم وجود دارد؟

بله. در تونس ضد کمونیسم هم وجود دارد. اما نه در بعد وسیعی مثل شما در آلمان. حزب ما یعنی حزب کمونیست کارگران تونس نزد مردم جذابیت دارد. زیرا که شناخته شده است. زیرا که ما برای آزادی از دیکتاتوری و برقراری دمکراسی خیلی کارها کرده ایم.


دولت های دیگر کشور ها در گذشته در مقابل دیکتاتوری تونس چه موضعی داشتند؟ در گزارش رسانه ها همواره گفته می شود که آنها چشم های خود را به روی دیکتاتوری بسته بودند....

بن علی در تمامی مدت رهبریتش از پشتیبانی آمریکا و اروپا برخوردار بود ـ از همه مهمتر فرانسه و ایتالیا. ما فراموش نمی کنیم که بن علی و باندش در تمامی این سال ها از پشتیبانی دولت های غربی لذت بردند. در تونس چندین هزار شرکت خارجی در تاراج ثروت مردم و استثمار کارگران سهیم بودند.
این شرکت های خارجی نیروی کارگران تونسی و تمامی حقوق آنها را ربودند. آنها خواهان یک رژیم دیکتاتوری بودند تا با نظم آن رژیم استثمار کامل نیروی کار تونسی را انجام دهند. رئیس جمهور فرانسه سارکوزی تمامی این مسائل را با نام دمکراسی با بن علی جشن گرفت.
می توان چنین جمع بندی نمود که: دولت های غربی از اینکه دولتی دیکتاتوری در تونس و در منطقه حکومت کند برای منافعشان استقبال نمودند. رئیس جمهور ایتالیا بن علی را دوست خود می دانست و به او خوش آمد گفت. وزیر امور خارجه فرانسه همین اخیرا پشتیبانی خود را از بن علی اعلام نمود. وی می خواست نیروهای ویژه خود را به کمک بن علی بفرستد تا امنیت را در تونس برقرار کنند. در همین زمان ده ها کشته بین مردم قرار داشت.


و آلمان؟

آلمان هم تفاوت زیادی با انها ندارد اما خیلی منفی مثل آنها پیش نرفت.


آیا همبستگی بین المللی هم وجود داشت؟

بیشتر از همه از سایر کشورهای عربی ـ الجزیره، مراکش، مصر، فلسطین ـ بما نیروهای کمونیستی کمک نمودند. ما حالا می شنویم که در آنجا هم دولت ها با توجه به تونس نگاه می کنند. آنها ترس دارند که مردمشان درست بمانند مردم تونس رفتار کنند. اگر انقلاب ما موفق شود مطمئنا تاثیر روی کشورهای دیگر دیکتاتوری خواهد گذاشت.

زنده باد مبارزات خلق مصر علیه ارتجاع و امپریالیسم


انقلاب تونس جرقه ای بود که به حریق در آفریقای شمالی تبدیل شد و ارکان رژیمهای پوسیده و کارگزار امپریالیسم را به لرزه درآورد. خلق مصر بپاخاسته است ودر طی سه روز متوالی با شعار مرگ بر رژیم مبارک خواهان برانداختن حکومت او گشته است. مردم مصر با الهام از انقلاب مردم قهرمان تونس قاطع و مصمم درمقابل حاکمیت ارتجاعی ایستاده  و  به  رژیم ضد مردمی  مبارک اعلام جنگ داده است. حسنی مبارک با سراسیمه گی درتلویزیون ظاهر شد  و با اعلام انحلال دولت ، با همان شیوه  مسخره رئیس جمهور سرنگون شده تونس  وعده اصلاحات داد و  ازطرفی همانند محمد رضا شاه خائن جنبش مردم را توطئه ای ازخارج  برای برانداختن رژیمش ارزیابی کرد و آن را محکوم نمود. لیکن این ترفند ها دیگر اثر ندارد و مردم به پیشروی خود ادامه میدهند.تاکنون بیش ازبیست تن از تظاهر کنندگان جان باختند و صدها تن مجروج و بیش از هزارنفر بازداشت شدند..امپریالیست آمریکا که این روزها به وحشت مرگ افتاده است با ارسال پیامهای رنگارنگ  مردم را به آرامش دعوت کرده و به انتقاد از رژیم حسنی مبارک پرداخته است.حمایت اوباما از البرادعی و جناح لیبرال اپوزیسیون مصر همه نشان از تاکتیک پیشگیری از انقلاب مصر وخفه کردن آن درنطفه است. اماخلق های منطقه دیگر تحمل  رژیمهای گماشته و نوکر امپریالیست را ندارند و برای تحقق حقوق دمکراتیک و کسب استقلال درمقابل تانک وتوپ و مسلسل قد علم کرده  و قلب پایگاههای امپریالیستی و حامیان رژیم اشغالگر و نژاد پرست صهیونیستی  را نشانه گرفته اند. این مبارزات  نوید بخش است ومورد حمایت ما و همه آزادیخواهان و نیروهای ضد ارتجاعی و ضد امپریالیستی میباشد.رژیم جمهوری اسلامی نیز ازاین  بر آمد انقلابی مردم آفریقای شمالی  که  کم شباهت به جنبش 22 خرداد 88 ایران نیست به هراس مرگ افتاده و سرنوشتی جر سرنوشت رژیم بن علی رئیس جمهور دیکتاتور تونس و ..... درانتظارش نخواهد بود.
نقل از فیس بوک توفان
گریه شاه سرنوشت همه جنایتکاران است
بمناسبت سی ودومین سالروز فرار شاه

"مردم ایران با پس گردنی
محمد رضا شاه را
از ایران بیرون کردند
گریه وی دیگر فایده ای نداشت.
حال باید منتظر سقوط رژیم اسلامی و گریه خامنه ای باشیم. آن روز دور نیست"...


سی ودوسال پیش در26 دیماه سال 1357 محمد رضا شاه پهلوی بدنبال تظاهراتهای میلیونی و مستمرمردم ایران فرار را برقرار ترجیح داد وکشور را ترک کرد. در آن روز تاریخی درفرودگاه مهرآباد چشمان بسیاری که رفتن شاه را از کشور آغاز پایان خویش میدیدند، گریان شدند. فرارشاه ازکشور را میتوان نقطه عطفی درروند انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران قلمداد کرد.محمدرضا شاه مدتی کوتاه قبل از خروجش ازکشور پیام معروف خود را مبنی بر اینکه" صدای انقلابتان را شنیدم" فرستاد تا شاید گامهای کوبنده انقلاب را ازحرکت بازدارد. اما این حربه نیز همانند دیگر اقدامات رژیمش دیگراثری نداشت. پاسخ او " توبه گرگ مرگ است" بود و بس. مشابه همین وعده ووعید را این روزها در تونس شاهد بوده ایم که رئیس جمهور جنایتکارش درمقابل موج عظیم جنبش اعتراضی مردم فریاد زد " صدای انقلاب را شنید" و با اخراج چند وزیرگماشته مردم را به آرامش دعوت نمود. لیکن  این گریه زاری دیگر فایده ای نداشت وبعد از چند روز پا به فرارگذاشت و گورش را گم کرد.

فرارشاه ازکشور با موافقت امپریالیسم آمریکا و چه بسا با پیشنهاد وی بود. بی جهت نبود که آمریکا عامل خود ژنرال هویزر را به ایران فرستاد تا درکوتاه مدت به رتق وفتق امور بپردازد تا درصورت  پیروزی انقلاب-که دیگر کسی را بر آن شک نبود- به منافع حیاتی اش ضربه ای وارد نیاید. پس ازفرار شاه زمام امور کشور درکنار دولت مستعجل بدست امرای ارتش افتاد. اسنادی که درسالهای گذشته تحت عناوین " اعترافات"، " خاطرات" و  " گفتگو ها" اززبان خود این آقایان به انتشاررسیده است، بوضوح نشاندهنده این است که سران رژیم و امرای ارتش تا چه حد درخیانت سقوط کرده و چه ید طولانی دروابستگی و وطنفروشی داشتند.

اگرچه فرارشاه ازکشور و سقوط رژیمش به پیروزی جمهوری دمکراتیک، آزادی بیان و عقیده، آزادی احزاب و اجتماعات، برابری حقوق زن و مرد وبهروزی مردم ستمد یده ما منجر نگشت و اکنون بعد از سی ودوسال از وقوع انقلاب  فقرو بیکاری، شکاف طبقاتی ،فساد و دزدی، فحشاء و اعتیاد، سرکوب و اختناق سیاسی، کشتاربیرحمانه مردم و عدم امنیت اجتماعی درایران بیداد میکند ، علیرغم این اما این روز، روز 26 دی یکی از ایام افتخار آفرین و درخشان مبارزات مردم ماست و باید آنرا گرامیداشت. این تنها بقایای رژیم پهلوی و روشنفکران اخته و خودفروخته و خیانتکارند که در سی ودومین سالگرد فرار شاه به عزا نشسته اند و آرزوی احیای رژیم فاسد  سلطنتی را در سر می پرورانند. ننگشان باد!
امروزدرسی ودومین سالگرد تاریخی فرارشاه، مبارزات و مقاومت قهرمانانه مردم ایران دراشکال مختلف ادامه دارد. هرروز درهمه جا فریادهای اعتراض از مردم ایران بگوش میرسد. جنبش دمکراتیک مردم ایران در22 خرداد رژیم سید علی خامنه ای را به سراسیمگی، شتاب زدگی وتزلزل انداخت.  بیت رهبری ازتظاهرات شجاعانه و طنین شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر ولایت سید علی و به آتش کشیدن عکس رهبر جنایتکار که یاد آورروزهای پایانی رژیم شاه بود برخود لرزید وبا فاشیستی ترین شیوه های ممکن و توسل به قمه کشان ، لباس شخصی های چاقوکش و نیرو های ویژه  امنیتی به سرکوب مردم پرداخت.

 جمهوری اسلامی که این روزها دربحرانهای عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فرورفته است میکوشد با توسل به اعدامهای بیمارگونه وبازداشتهای خودسرانه و فشار بر روشنفکران، کارگران ووکلای زندانی دربند و ایجاد ارعاب  درجامعه بر هفتاد میلیون مردم تشنه آزادی حکومت کند. اما سرنوشت سید علی خامنه ای و رژیم منفورش همان سرنوشت رژیم جنایت پیشه و اجنبی پرست پهلوی است که با انقلاب شکوهمند مردم به زباله دانی تاریخ پرتاب شد.سرنوشت سید علی همان سرنوشت بن علی رئیس جمهور دیکتاتور تونس است که دراثر مبارزات قهرمانانه مردم پا به فرار گذاشت.  دور نخواهد بود که کارگران، زحمتکشان، روشنفکران، زنان و جوانان و همه اقشار تحت ستم  ایران با انقلابی دگر زهر تلخ 26 دی ماه 1357 را به رژبم سراپا خیانت و جنایت سرمایه داری جمهوری اسلامی بچشاند. به امید چنین روزی.
برگرفته از توفان الکترونیکی شماره 55
.