۱۳۹۴ فروردین ۱۹, چهارشنبه

بیانیه خفت انگیز لوزان درفروش همه حقوق قانونی ایران


بیانیه خفت انگیز لوزان درفروش همه حقوق قانونی ایران

 

در تاریخ 2 ماه آوریل 2015 مطابق با 13 ماه فروردین 1394 بیانیه مشترک پایانی مذاکرات لوزان بر سر مسئله هسته ای ایران منتشر شد. در این بیانیه برسرمولفه های مهم "برنامه جامع اقدام مشترک"(برجام) میان وزرای امور خارجه ممالک 5+1 با جمهوری اسلامی ایران توافقاتی صورت پذیرفته است. این بیانیه ناظر به آن نکات اساسی است که باید در توافقنامه قطعی که هنوز تدوین نشده است و تنها چارچوب آن بر اساس این مولفه های این بیانیه تعیین گردیده است به صورت یک توافقنامه قطعی تا تاریخ 30 ژوئن 2015 همراه با ضمایم فنی اش در آمده و برای تصویب نهائی تدوین و آماده گردد.

 

جالب این جاست که تنها جمهوری اسلامی است که از انتشار اصل این بیانیه و توافقات پشت پرده طفره می رود و حاضر نیست آنرا به صورت علنی منتشر کرده و حتی در مجلس دست نشانده خود به بحث نمایندگان "ملت" بگذارد. توگوئی خودش می داند که این "نمایندگان"، "نمایندگان ملت" نیستند. نه مردم ایران و نه نمایندگان مجلس از مضمون و محتوی یک چنین سند مهمی مطلع نیستند. روزنامه زود دویچه سایتونگ در تاریخ 4/5/6 ماه آوریل 2015 نوشت: "علاوه بر بیانیه وزرای خارجه، اسناد گسترده ی مورد توافق دیگری نیز در جزئیات وجود دارند. که هنوز علنی نشده اند، ولی این اسناد در دسترس نمایندگان کنگره آمریکا و اعضاء اتحادیه اروپا در یک نشست محرمانه برای اطلاع آنها قرار خواهند گرفت". ظاهرا فقط مردم ایران نامحرم هستند که نباید از مضمون این مسناد مطلع شوند. آقای ظریف و تیم مذاکره کننده وی به رهبری سیاسی و توافق کامل آقایان خامنه ای-روحانی با امضاء این اسناد محرمانه، چه دسته گلی به آب داده اند. هنوز زد و بند جمهوری اسلامی با امپریالیستها بر سر منافع ملی ایران در تمام ابعاد خود از فنی گرفته تا سیاسی و اقتصادی روشن نشده است، ولی همین صحنه سازی های حاکمیت در ایران و نتانیاهو در اسرائیل و کنگره آمریکا حاکی از آن است که کالای بنجلی را می خواهند به ایران بفروشند. حتی کنگره آمریکا از هم اکنون برای تکمیل سیاست تروریستی خود اعلام می کند که توافقات با ایران را چنانچه جمهوریخواهان به قدرت برسند نفی خواهد کرد. با اعلام موضع آنها همه توافقات با ایران موقتی است و ارزش گذرا دارد. این سیاست در عین حال ایجاد دلهره در رهبران سیاسی ایران است تا به تسلیم بیشتری وادار شوند.

 

جمهوری اسلامی ایران زمانی به پای میز مذاکرات با آمریکا رفته است که در موقعیت بسیار ضعیفی قرار داشته و طبیعی است وقتی کسی با روحیه تسلیم و "عقب نشینی انقلابی" برای مذاکره می رود و از نارضائی و طغیان مردم کشورش بیشتر هراس دارد تا تهدیدهای امپریالیسم و صهیونیسم، دستآورد بهتری از آنچه که امپریالیسم و صهیونیسم به ایران تحمیل کرده اند، ندارد. هنوز متن کامل سند اصلی مورد توافق منتشر نشده است و کسی از کم و کیف آن با خبر نیست ولی عمال رئیس جمهور ایران به راه افتاده و در ایران جشن می گیرند و به جو سازی مشغولند تا کسی به نتایج این سند اسارتبار فکر نکند. رژیم بقدری مردم را تحت فشار قرار داده و سطح زندگی را پائین آورده است که مردم عادی تنها به روز بعد می اندیشند و برای رهائی از این مصیبتها پایان تحریمها را به نادرستی پایان زجر خود و آغاز زندگی بهتر به حساب می آورند. هر آنچه دولت جمهوری اسلامی به مردم تحویل می دهد مملو از مشاطه گری و دروغگوئی است و می خواهد انظار را از تسلیم طلبی خود دور کند.

 

تنها به چند مورد این عملیات قهرمانانه جمهوری اسلامی توجه کنیم.

ادعا می شد که ایران در حال ساختن و یا دارای بمب اتمی است و بمب اتمی در دست آخوندها دنیا را به جنگ جهانی سوم می کشاند. این ادعا توسط امریکا و اسرائیل و اپوزیسیون جاسوس و خودفروخته ایران دامن زده می شد. در این مذاکرات کوچکترین اشاره ای به این سند مهم که باید ثابت کند که ایران دارای بمب اتمی بوده و یا در پی ساختن آن بوده است دیده نمی شود. اگر قرار بر راست آزمائی باشد، چرا نباید محک راستگوئی و ماهیت دروغگوئی امپریالیستها روشن شود؟ مگر اساس این مذاکرات بر این مبنا نبود که ادعا می شد ایران دارای بمب اتمی است و باید جلوی این خطر را گرفت. تمام تحریمهای بر ضد ایران بر همین مبنا صورت گرفت و امروز طوری صحبت می شود که گوئی "شتر دیدی ندیدی" و جمهوری اسلامی نیز این خفت را می پذیرد و حتی جرات نمی کند در طی بیانیه ای جداگانه این دروغها را افشاء کند.

جمهوری اسلامی می خواست از حق مسلم ایران در استفاده صلح آمیز از سوخت هسته ای دفاع کند. این حق مسلم مردم میهن ما در "موافقتنامه منع گسترش سلاحهای هسته ای" که ایران هم آنرا امضاء کرده است ثبت است و باید آژانس بین المللی انرژی هسته ای تحت نظر سازمان ملل متحد، بر اساس این حق قانونی، تمام امکانات لازم را در اختیار ایران قرار دهد و به ایران یاری رساند تا بتواند به استفاده صلح آمیز از این انرژی دست یابد. این حق ایران و همه ممالک جهان از جمله همه کشورهای غیر متعهد است و در تمام موافقنامه های جهانی درج شده است. حال تجمع کردن تا قاعده خاصی برای ایران بتراشند، تا ایران تنها بر اساس این قاعده خاص حق داشته باشد از انرژی صلح آمیز هسته ای استفاده کند، نقض پیمانهای جهانی و بی اعتبار کردن همه توافقتنامه های بین المللی بر اساس زورگوئی امپریالیسم و صهیونیسم است. رژیم جمهوری اسلامی ایران به جای اینکه بر مردم کشور و به افکار عمومی مردم جهان تکیه کرده و با استفاده از تضادهای جهانی حق میهن ما را به کرسی بنشاند و تسلیم زور که پایانی بر آن قابل تصور نخواهد بود نشود، بر اصل این زورگوئی صحه گذارده و تائید کرده است که تحقق این حق و اجرای آن وابسته به طبع و خلق امپریالیستهاست. اصل و اساس شرکت در مذاکرات هسته ای با امپریالیستها، پذیرش اصل این سنت گذاری جدید در اجرای توافقنامه های بین المللی است. از این به بعد توافقنامه های بین المللی به توافقنامه های درجه یک و توافقنامه های درجه دو بدل می شوند و توافقنامه های درجه دو باید اعتبار خود از امضای رئیس جمهور و کنگره آمریکا کسب کنند. رژیمی که به این ننگ تن در دهد، روشن نیست کدام خفتهای دیگری را نیز تحمل خواهد گشت. رژیمی که بقاء خودش مهمتر از بقاء ایران باشد، سرنوشت نابودیش بدست مردم ایران محتوم است.

جمهوری اسلامی چه چیز بدست آورده است و چه چیز از دست داده است؟

جمهوری اسلامی تائید کرده است که بدون توافق امپریالیستها در عرصه جهانی دارای کوچکترین حقوقی نیست. جمهوری اسلامی تائید کرده است که تمام تضییقات، محدودیتهای سیاسی، اقتصادی و محاصره مالی و اقتصادی از جانب شورای امنیت سازمان ملل، کنگره آمریکا و یا اتحادیه اروپا "محقانه" بوده و حال باید این محدودیتهای "محقانه" در طی مذاکرات و در نتیجه مذاکره با ایران برداشته شوند. واقعیت این است که اساسا این تحریمهای غیر قانونی، موضوعیت نداشته است که ایران بر سر رفع آنها به امپریالیستها مذاکره کرده و رشوه بدهد. کنگره آمریکا بر اساس کدام حق در جهان می تواند برای سرنوشت سایر ملتها و دول جهان تصمیم بگیرد که رژیم جمهوری اسلامی با خواهش و دریوزگی "متوقف کردن" تحریمها را(درست خوانده اید متوقف کردن و نه رفع آنها-توفان) از آمریکا در قالب یک گناهکار طلب کرده و آنرا پیروزی ملت ایران جلوه می دهد. اساس تحریمها، چه برسد به تحریمهای غیر قانونی کنگره آمریکا و نشست شورای اروپا، نادرست و اعمال فشار و زورگوئی و اقداماتی تروریستی به ضد یک کشور مستقل سازمان ملل متحد است که حق دارد از انرژی هسته ای در کادر توافقات مندرج در پیمان "منع گسترش سلاحهای هسته ای" استفاده کند. این تهدیدات تروریستی نقض آشکار منشور سازمان ملل متحد است. جمهوری اسلامی به آمریکا امتیاز می دهد و خواهش می کند تا کنگره آمریکا به همین حد تحریمها قناعت کرده و ایران را مشمول تحریمات بیشتری نکند. آیا این پیروزی ایران است و یا خفت جمهوری اسلامی است؟

وضعیت کنونی را در نظر بگیرید. کشوری که از همه حقوق قانونی استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای برخوردار است، مورد هجوم بیگانگان قرار می گیرد و تحریم می شود و تحریکات تروریستی بر ضد آن شروع می گردد تا مجبور شود از حق خود صرفنظر کند و آنرا منوط به پذیرش شرایطی نماید که از شرایط اولیه بدتر است، این امر انسان را بیاد قرارداد ترکمانچای می اندازد. امپریالیستها پرچم تحریمهای غیر قانونی را برافراشتند و ایران را مجبور کردند که از تحقق حقوق خود انصراف جوید و حال پله پله تحریمهای غیر قانونی را حذف می کنند و آنرا اعطاء امتیاز به ایران جلوه می دهند. ایران حقوق خود را از دست داده و به بازیچه دست سازمانهای جاسوسی امپریالیستی بدل شده است و امپریالیستها تنها تحریمهای غیر قانونی خویش را با طلبکاری و به عنوان محصول مذاکرات بر می دارند. آیا این اقدام خفت انگیز نامش امتیاز گرفتن از امپریالیستهاست؟

 

رژیم جمهوری اسلامی قرار داد الحاقی منع گسترش سلاحهای هسته ای را که یک قرار داد اضافی بوده و ربطی به اصل موافقنامه "منع گسترش سلاحهای هسته ای" ندارد امضاء کرده است. این قرار داد را نه روسیه، نه چین، نه آمریکا و نه سایر ممالک دارای بمب اتمی هیچکدام امضاء نکرده اند، ولی همه آنها این قرار داد استعماری را به ایران تحمیل نموده اند. به موجب این قرار داد سازمانهای جاسوسی بیگانگان در لباس ماموران آژانس بین المللی انرژی هسته ای که نمونه آن را ما در عراق و ایران شاهد بوده ایم، می توانند هر موقع، بدون درخواست اجازه از دولت ایران، به طور سرزده وارد ایران شده و هر جائی را که خواستند، بدون محدودیت به بهانه اینکه در پی ممانعت از ساختن بمب اتمی هستند بازرسی کنند. این بازرسی شامل همه تاسیسات هسته ای و غیر هسته ای ایران اعم از صنعتی و یا نظامی ایران نیز می شود. چنین خیانتی نقض حاکمیت ملی ایران است و تسلیم خیانتکارانه ای بیش نیست. رژیم جمهوری اسلامی این امر را از مردم ایران پنهان می کند.

 

آنها پذیرفته اند که "در جهت شفافیت و اعتماد سازی به صورت داوطلبانه پروتکل الحاقی را به صورت موقت اجرا" نمایند(تکیه همه جا از توفان). توگوئی اگر یک سند تسلیم طلبانه را به صورت داوطلبانه اجراء کنند، از بارِ خفتِ تحمیل آن سند کاسته می شود. در همین عبارت کوتاه جمهوری اسلامی اعتراف کرده است که امپریالیستها قابل اعتمادند و این ایران بوده است که باید شفاف سازی کرده و اعتماد دیگران را به دست آورد. رژیم جمهوری اسلامی به تمام تبلیغات زهرآگین و دروغهای شاخدار جرج بوش و تونی بلر و نتانیاهو در همین دو سه کلمه صحه گذارده است و مضحک تر اینکه برای فریب مردم ایران مدعی شده که فقط با جاسوسی خارجیان تنها با هوش سرشار خود، به صورت "موقت" موافقت کرده است و نه به صورت دائم تا اینکه جاسوسان آژانس در البسه "ناظران بین المللی" همه تاسیسات نظامی ایران را چه در زمینه پرتاب موشک و چه در زمینه صنایع نظامی، تسلیحاتی، هسته ای و صنایع کلیدی بازرسی کرده، نقشه های آنها بدست آورده، از محل آنها تصویر برداری نموده و مانند تجربه عراق همه این اسرار را در اختیار آمریکا و اسرائیل برای نابودی بعدی قرار دهند. اجرای پروتکل الحاقی به صورت موقت معنی دیگری جز این ندارد. جاسوسی موقت و جاسوسی دائم از تاسیسات سری فقط در منطق جمهوری اسلامی می گنجد. گذشته از اینها حد زمانی آن موقت بودن نیز معین نشده است. شاید در 100 سال آینده موقتا حق بازرسی و جاسوسی به همه سازمانهای جاسوسی بیگانگان منتقل شده است .

مولفه های بیانیه اخیر که تا حدودی نیز به امر فنی تاسیسات هسته ای اشاره دارد اعترافی است به تعطیل تمام تاسیسات هسته ای ایران و برباد دادن میلیاردها دلار ثروت ملی این کشور و تسلیم جبونانه به فشار امپریالیستها.

 

حزب کارایران(توفان) در این باره مجددا سخن خواهد گفت و اعلام می کند که این قراردادهای استعماری را هرگز به رسمیت نمی شناسد و از حق میهن ما در استفاده بی قید و شرط از انرژی هسته ای در راه فعالیتهای مسالمت آمیز همانگونه که در متن "پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای" آمده است دفاع خواهد کرد و هیچ قاعده خاصی را که برای اندام ایران تراشیده باشند برسمیت نمی شناسد.

رژیم جمهوری اسلامی تلاش می کند متن این خفت نامه را از انظار مردم ایران پنهان نگاهدارد و با صحنه سازی و فریب مردم آنرا پیروزی بزرگ مردم ایران جا بزند. امپریالیستها نیز بیاری رژیم جمهوری اسلامی می آیند و با صحنه سازی های جهانی چنین وانمود می کنند که کنگره آمریکا و دولت اسرائیل با "این همه امتیازاتی" که دولت آمریکا به ایران داده است موافق نیستند تا دست رژیم جمهوری اسلامی را در فریب مردم باز بگذارند و زمینه ای نیز آماده کنند تا با در دست داشتن سرِ گرگ، ایران را به عقب نشینی های بیشتر وادار کرده و حتی پاره ای از نکات توافقنامه کنونی را نیز خنثی سازند.

رژیم جمهوری اسلامی با سرکشیدن جام زهر نشان می دهد که از مردم ایران بیشترازامپریالیسم و صهیونیسم هراس دارد. آنها برای بقاء خود به آمریکا و اسرائیل تکیه می زنند و این تازه آغاز کار است و باید منتظر تحولات بعدی درعرصه های سیاسی درمنطقه بود.     

  

حزب کار ایران(توفان)

یکشنبه ۱۶ فروردین۱۳۹۴

www.toufan.org

۱ نظر:

  1. درود بر شما و سپاس از روشنگریتان

    به امید رهائی خلق‌های در ستم ایران و جهان از یوغ امپریالیسم و ارتجاع توسط پرولتاریا و آزادی خواهان جهان

    پیروز باشید*

    پاسخحذف