۱۴۰۳ اسفند ۷, سه‌شنبه

" دیگرهیچ جنگی با تروریسم وجود ندارد"

 

" دیگرهیچ جنگی با تروریسم وجود ندارد"

کایسا اکیس اکمن، خبرنگار ،نویسنده سرشناس چپ وسردبیر مجله پارابول. ژانویه 2025

 ناگهان رسانه های ما می خواهند جهادی ها را مترقی ترسیم نمایند.احمد حسین الشراع، معروف به الجولانی، رهبری کودتا علیه بشار اسد را بر عهده داشت.خوب، اکنون در مورد جنگ با تروریسم چه خواهیم کرد؟

برای بیش از 20 سال، غرب به بهانه این که جنگ با تروریسم است، جنگ را آغاز کرده است. به طور مشخص تر: ترور اسلام گرا. تحت این عنوان، ایالات متحده در افغانستان جنگ به راه انداخته، اردوگاه زندانی در گوانتانامو ایجاد کرده، به یمن حمله کرده، در سومالی عملیات انجام داده، قوانین خاصی وضع کرده و شکنجه را توجیه کرده است. با وجود این واقعیت که رژیم سکولار صدام حسین هیچ ارتباطی با القاعده و سلاح های کشتار جمعی نداشت، ایالات متحده نیز توانست جنگ عراق را تحت همین عنوان قرار دهد. اما ایالات متحده یک چیز را پس از 11 سپتامبر آموخته بود: اگر بگویید ترور اسلام گرا، مردم با هر چیزی موافقت خواهند کرد. بسیاری از کشورها از این روش پیروی کردند - برای مثال، پیشروی ارتش فرانسه در ساحل به عنوان جنگ علیه تروریسم اسلام گرا توضیح داده شد و هیچ کس سؤالی نپرسید.

 غرب او را دوست دارد! الجولانی و گروه تروریستی او اکنون جهادی های دوستدار تنوع نامیده می شوند

هنگامی که اسرائیل حملات خود را به غزه در پاییز 2023 آغاز کرد، توضیح از قبل روشن بود. این یک جنگ استعماری یا یک جنگ نابودی نبود، بلکه جنگ علیه ترور اسلامی بود. بنیامین نتانیاهو گفت حماس داعش است. این مفهوم که حماس داعش بود توسط دانشگاهیان دانشگاه بار-ایلان ایجاد شد،"hamasisisis" به یک هشتگ وچندین وب سایت به زبان های مختلف تبدیل شد. برای داعش، ما آموخته ایم که خود شیطان است. فقط برای از بین بردن، ریشه کن کردن و ریشه کن کردن.

 ما درغرب آموخته ایم که تروریسم اسلام گرا را دشمن بزرگ و غرب را مخالف آن بدانیم. این کمپین به قدری در داخل کشور موفق بوده است که حتی احزابی راه اندازی شده اند که تنها موضوعشان مبارزه با اسلام است. این احزاب قبل از جنگ با تروریسم غیرقابل تصور بودند و اکنون در بخش های وسیعی از غرب قدرت را در دست گرفته اند. این واقعیت که تعدادی از حملات تروریستی علیه غیرنظامیان در اروپا و ایالات متحده صورت گرفته است، طبیعتا نقش خود را ایفا کرده است. نکته عجیب این است که بر خلاف، برای مثال، سازمان مسلح  باسک، ارذتش آزادیبخش ایرلند و جبهه خلق برای آزادی فلسطین  ETA، IRA و PFLP، حملات القاعده و داعش به طرز محسوسی غیرمنطقی و غیرقابل درک بوده است - هیچ خواسته ای مطرح نشده است، به نظر می رسد هیچ هدفی وجود ندارد و هیچ چیز به دست نمی آید جز اینکه مردم جهان غرب از اسلام بیزارترند.

 وقتی داعش بدترین است و القاعده دومین بدترین - آیا بدترین حالت اگر فردی که در هر دو گروه بوده است کودتا کند و قدرت را در کشوری به دست بگیرد، بدترین اتفاق نخواهد افتاد؟

این دقیقاً همان چیزی است که در سوریه اتفاق افتاده است. کودتاچی الجولانی (در واقع احمد حسین الشراع) متولد عربستان سعودی است و از سن 21 سالگی برای القاعده و گروه های مشابه در عراق و سوریه جنگیده است. او از سوی سازمان ملل و دولت آمریکا به عنوان تروریست شناخته شده و قیمتی بالغ بر ده میلیون دلار بر سر او وجود دارد.

اتفاقی که افتاده اما دقیقا برعکس است. غرب او را دوست دارد! الجولانی و گروه تروریستی او اکنون در مطبوعات غربی «جهادیان دوستدار تنوع»، «جهادگرایان میانه رو» یا «جهادگرایان سابق» نامیده می شوند.

 ایالات متحده می گوید که کلمه تروریست ممنوع است تحریرالشام  - HTS به "شورشیان" تغییر نام داده است و به زودی برچسب ترور به گذشته بایگانی خواهد شد. درست مثل تحریم های سوریه. در اکوت در 18 دسامبر، تروریست ها "بچه های HTS" نامیده می شوند.وقتی کار به میان می آید، غرب القاعده و داعش را به اسد ترجیح می دهد

رسانه‌های ما برای مترقی نشان دادن جهادی‌ها از درون می‌چرخند. ادعا می شود که آزادی بیان را معرفی خواهند کرد و در عناوین خبری تاکید شده است که در تاریخ سوریه برای اولین بار یک زن را به عنوان رئیس بانک مرکزی منصوب می کنند. اعلامیه ها کوتاه و کاملاً سیاسی هستند و به نظر می رسد یک انگیزه دارند: ما را شبیه تروریسم اسلامی کنند. الجولانی با سی‌ان‌ان مصاحبه می‌کند و این روزنامه‌نگار زن طبیعتاً به نشانه احترام چادر می‌پوشد. هیچ کس واکنش نشان نمی دهد. زمانی که قرار بود با رهبر ایران مصاحبه شود، قضیه فرق می کرد و خبرنگار سی ان ان ترجیح می داد مصاحبه را لغو کند تا حجاب. این واقعیت که دولت جدید برنامه درسی را تغییر داده است، همه چیز در مورد تکامل و تمام انتقادات از امپراتوری عثمانی را حذف کرده است، فقط اظهارات حاشیه ای خواهد بود.

 کودتای سوریه در یک لحظه نشان می دهد که کل جنگ علیه تروریسم ساختگی بوده است. این بهانه ای برای جنگ غرب بود نه دلیل جنگ.چون وقتی انتخاب به میان می آید، غرب القاعده و داعش را به اسد ترجیح می دهد. و ربطی به دموکراسی ندارد. حمایت غرب از کودتا در سوریه نشان می دهد که امپریالیسم به هیچ وجه از ترور اسلام گرا بیزار نیست. امپریالیسم ایالات متحده ترجیح می دهد هرج و مرج، سر بریدن و خشونت فرقه ای داشته باشد تا یک دولت باثبات و مسلح ضد آمریکایی که اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد. بنابراین، اسلام هراسی و جنگ با تروریسم، روبنای ایدئولوژیک چیزی کاملاً متفاوت بود: استراتژی برای سلطه آمریکا بر جهان. رهبران ما نه از اسلام متنفر بودند و نه از ترور. همچنین درسی برای بسیاری از ضد نژادپرستان است که از یک جهان بینی آرمانی پذیرفته اند که در آن انگیزه های مذهبی یا نژادپرستی غیرمنطقی رهبران ما را هدایت می کند.

آن وقت با اسلام هراسی چه کنند؟ آیا باید قطع شود؟ اکنون مردم ما به آن اعتقاد دارند و احزابی که در پی جنگ با تروریسم راه اندازی شده اند، زندگی خود را به دست آورده اند و عقاید یک نسل کامل را شکل داده اند. احزاب ضد مسلمان روبنای جنگ علیه تروریسم بوده اند، اما اهداف متعددی را نیز دنبال کرده اند: آنها عملا نئولیبرالیسم را نجات داده اند (بدون SD، دستاوردهای رفاهی مدت ها پیش از بین می رفت)، آنها عادت کرده اند جمعیت کارگر را تقسیم کنند و از بسیج طبقاتی جلوگیری کنند و تمرکز را از سود هنگفت طبقه حاکم منحرف کرده اند.

اسلام هراسی بیش از حد سودآور است و احتمالاً از بین نخواهد رفت – این احتمال وجود دارد که فقط در مورد سوریه کنار گذاشته شود. مردم غرب در حال یاد گرفتن زندگی با این جهان بینی اسکیزوفرنی هستند، جایی که جهادگران یک روز شر و روز دیگر خوب هستند، بسته به اینکه چگونه به پایگاه های نظامی آمریکا نگاه می کنند.

ترچمه از فعالین حزب کارایران(توفان) درسوئد.

 www.toufan.org

https://telegram.me/totoufan                                                                                         

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر