در دنیائی که زن آزاد نباشد، مرد هم
آزاد نیست
دو
دسته درایران هستند که تلاش دارند این روز تاریخی را که مشعلی در دست زنان مبارزه
است تا به تساوی حقوق اجتماعی با مردان دست پیدا کنند به گمراهی بکشانند.
دسته
اول روحانیت حاکم بر ایران است که از تمدن و تحل باک دارد و دشمنی خویش را در قالب
مخالفت با حجاب اختیاری زنان بارها و حتی به ضرب اسید پاشی و چاقوزنی و قمقه کشی
به ثبوت رسانده است. آنها اگ امروز مجبور شدهاند به عقبنشینیهائی در این زمینه
دست بزنند یکی ناشی از مبارزه مردم ایران و به ویژه زنان شجاع کشور ماست و دیگر
این که فرزندان تحصیل کرده جامعه روحانیت که با علم و دنیای امروز آشنا شده و خود
را از تارعنکبوتی دین و خرافات تا حدود زایدی رها ساختهاند حاضر نیستند با چادر
چاقچور به خیابانها بیایند. حاکمیت جمهوری اسلامی برای تخطئه و مخدوش کردن تاریخ
و سنت مبارزه زنان جهان و از جمله ایران روز تاریخی 8 مارس را با تولد حضرت زهرا
دختر پیغمبر مترادف جلوه میدهد و مانند شاه که روز 17 دی را روز آزادی زنان معرفی
میکرد قصد دارد از اعتبار این روز تاریخی که در پیکره جامعه ایران ریشه دوانده
است بکاهد و از اهمیت تاریخی این روز جهانی تا میتواند بکاهد. رژیم جمهوری اسلامی
مانند محمدرضا شاه نظر به عقب دارد و از پیشرفت گریزان است.
وقتی
در 8 مارس، روز جهانی مبارزه زنان، با هم به خیابان میآییم و برای آزادی زنان میجنگیم،
تاریخ آن روز و ریشههای آن اغلب فراموش میشود. ما مبارزات جنبش کارگری آلمان و
در نتیجه یکی از مهمترین نمایندگان جنبش زنان پرولتاریا - »کلارا زتکین» (Clara Zetkin)
- را به یاد داریم.
«کلارا زتکین» (Clara
Zetkin) در سال 1857 به دنیا آمد و در محیطی خردهبورژوائی
رشد کرد. از آنجایی که مادرش «ژوزفین آیسنر» (Josephine
Eißner) در جنبش مدنی زنان فعال و در تماس به فعالان
این جنبش بود، در اوایل با افرادی مانند «لوئیز اتو پیترز» و «آگوست اشمیت» (Louise Otto-Peters و Auguste Schmidt)
که از پیشگامان جنبش مدنی زنان آلمان به شمار میروند، در تماس قرار گرفت. از سال
1874 به بعد، زتکین در سمینار آموزگاران در لایپزیگ به سرپرستی «آگوست اشمیت» شرکت
کرد. وی در همان زمان، در دهه 1870 با افکار سوسیالیستی آشنا شد و اولین ارتباط
خود را با جنبش سوسیال دموکراسی برقرار کرد. در طی فعالیت خویش برای تحقق حقوق
زنان با «اوسیپ زتکین» (Ossip Zetkin)
انقلابی روس آشنا شد و با او رابطه برقرار کرد. آغاز دخالت فعالانه سیاسی زتکین به
زمان قانون سوسیالیستی بیسمارک برمیگردد که تمام خواستههای مترقی، سوسیال
دمکراتیک و سوسیالیستی و همچنین اتحادیههای کارگری خارج از رایشستاگ (مجلس ملی
آلمان) را تحت تعقیب قرار میداد. با وجود این، زتکین در سال 1878 به حزب کارگران
سوسیالیست آلمان و با نام بعدی (SPD) پیوست. او به جرم اعتقادات سوسیالیستی نتوانست
حرفه آموزگاری خود را در آلمان انجام دهد و به همین دلیل در نهایت به کشور سوئیس
مهاجرت کرد. او در آنجا با اثر «آگوست ببل» (August
Bebels) به نام «زن و سوسیالیسم» آشنا شد که تأثیر
زیادی بروی باقی گذاشت. او همچنین در ارگان حزب سوسیال دموکرات به عنوان «سوسیال
دموکرات» کار می کرد. در پایان سال 1882 وی به دنبال «اوسیپ» که دو پسر از او داشت
به تبعید در پاریس، که در آن زمان مرکز جنبش بینالمللی سوسیالیستی بود، رفت.
در
کنگره موسس انترناسیونال دوم در سال 1889، زتکین در مقابل 400 شرکت کننده به عنوان
تنها یکی از شش زن حاضر در کنگره سخنرانیای کرد، که بعداً مبنای کار زنان سوسیال
دموکرات (SPD) قرار گرفت و سرانجام موفق شد حضور و فعالیت زنان در جنبش سوسیال
دموکراتیک را به پیش ببرد. زیرا زتکین در کنار خواست برابری حقوق زنان با مردان از
مشارکت زنان در مبارزه طبقاتی حمایت کرد. موضع زتکین روشن بود: هر طبقه مسئله زنان
خود را دارد.
زتکین
که خود را بخشی از جنبش کارگری و یک سوسیالیست میدید، مسئله آزادی زنان را با
آزادی کارگران به طور کلی مرتبط میدانست. به این ترتیب، خود را به شدت از جنبش
زنان بورژوازی متمایز کرد، که عمدتاً برای حق رای زنان در آغاز قرن بیستم مبارزه
میکردند. برای زنان طبقه متوسط که نه مجبور بودند کار کنند و نه خودشان کارهای
خانه را انجام میدادند، حق رای زنان به معنای مشارکت و رهایی بیشتر در مقایسه با
همسرانشان بود. برای زن پرولتاریا، برای زتکین روشن بود که حق رای هیچ چیز اساسی
را تغییر نمیدهد؛ خواستههای او فراتر از آن بود: استثمار سرمایهداران که او را
از نظر اقتصادی وابسته و تحت ستم قرار میداد، حتی بعد از تساوی حقوق باقی میماند.
زنان کارگر برخلاف زنان بورژوا خود را اسیر مناسبات استثماری میدیدند که همسران
پرولترشان در آن قرار داشتند. زتکین میدانست: «تنها در یک جامعه سوسیالیستی،
زنان و کارگران به طور کامل از حقوق خود برخوردار خواهند بود.» علاوه بر این، هنوز
کار خانهداری و تربیت فرزندان نیز وجود داشت که بار مضاعفی بر دوش آنها میگذاشت.
مبارزه با همسر که در همان موقعیت طبقاتی قرار داشت، راه حل آزادی زن پرولتر
نبود. زتکین آن را چنین خلاصه کرد: « زن پرولتر رهائی اجتماعی خویش را نه
مانند زن بورژوا و همراه با وی در مبارزه با مرد هم طبقهاش بلکه بیشتر در همکاری
و پیوند با مرد هم طبقهاش در مبارزه با به اصطلاح جامعه بورژوائی بدون نادیده گرفتن اکثریت خانمهای بورژوا، به
کف میآورد».
برخلاف
جنبش زنان بورژوازی، که مطالباتشان انتقاد از وضعیت بنیادی جامعه نیست، زنان پرولتر
باید دوشادوش مردان خود برای کسب حقوق خود مبارزه کنند.
در
سال 1889 شریک زندگی او «اوسیپ» درگذشت. پس از لغو قانون ضد سوسیالیستی بیسمارک،
زتکین به اشتوتگارت نقل مکان کرد. در سال 1895 او نخستین زنی بود که به رهبری
سوسیال دموکراتها پیوست و از سال 1895 تا 1913 بخشی از کمیسیون تفتیش حزب و از
سال 1909 تا 1917 عضوی از اعضاء هیئت اجرایی حزب شد. با گذشت زمان، زتکین به یک
چهره برجسته رهبری در جنبش زنان پرولتری در حال رشد تبدیل گردید: از سال 1892، به
مدت بیش از 25 سال، مجله «Die Gleichheit» (برابری)
را که صدای رسای زنان کارگر بود اداره میکرد. در سال 1907 اولین کنفرانس بینالمللی
زنان سوسیالیست برگزار شد که در آن وی به عنوان رئیس دبیرخانه بینالمللی زنان انتخاب
گردید. از سال 1910 به بعد، در همین بستر زنان خطر فزاینده جنگ در سطح بینالمللی را
مورد بحث قرار داده و شناختند. مقاومت در
برابر امپریالیسم و جنگ به محور فعالیتشان بدل شد.
زتکین
در کنفرانس بعدی در کپنهاگ در سال 1910، انگیزه «روز جهانی زن» را مطرح کرد. برای
نخستین بار این انگیزه در 19 مارس 1911 با شعار «برای مطالبه حق انتخاب زنان به
خیابان بیائید» آغاز شد. این روز به عنوان فرصتی برای دستیابی به بسیاری از زنان و
جلب توجه آنها به این خواستها در نظر گرفته شد. در انترناسیونال زنان کمونیست در
سال 1921، 8 مارس به عنوان روز مبارزه زنان تعیین شد.
با
سوءقصد در «سارایوو» (Sarajevo)
، سرانجام جنگ جهانی اول آغاز شد، سالهایی که با خونریزی و ویرانیهای غیرقابل
توصیف همراه بود. در سطح بینالمللی، جنبش کارگری و در نتیجه زنان پرولتاریا با نزاعها
و رویزیونیسم مواجه شدند. در امپراتوری آلمان در سال 1914، سوسیال دموکراتها نیز به اعتبارات جنگی در رایشتاگ رای دادند و در مقابل ناسیونالیسمی
که توسط جنگ افروزان برانگیخته شده بود، سر تعظیم فرود آوردند و به
انترناسیونالیسم پرولتری خیانت کردند. با این حال، زتکین قویا سیاست صلح خانگی را
که از طرف سوسیالدموکراتها به پیش برده میشد رد کرد و به سازماندهی اعتراضات
زنان پرولتر علیه سیاست جنگی ادامه داد. زتکین در نشریه «برابری» علیه جنگ
برانگیخت؛ در بیانیهای که نوشت، از کارگران زن در سطح بینالمللی خواست تا برای
صلح دست به اقدامات خرابکارانه بزنند. تظاهرات و اعتصابات با شعار به «این نظام نه
مرد و نه پشیزی» باید داد، سازماندهی شد. زنان پرولتری تبلیغات ضد میلیتاریستی خود
را در هر کجا که میتوانستند پخش میکردند. زتکین در سال 1915 به بهانه
تلاش برای خیانت به میهن به مدت چهار ماه زندانی شد.
وی
در کنار رزا لوکزامبورگ در تأسیس لیگ اسپارتاکوس در سال 1916 و حزب سوسیال دموکرات
مستقل آلمان (USPD)
در سال 1917 مشارکت داشت. در سال 1919 به حزب کمونیست آلمان (KPD) پیوست و تا سال 1933
نماینده آن در رایشتاگ بود.
زتکین
در اولین سفر خود به اتحاد جماهیر شوروی با لنین دوست شد که بعدها در کتابش در
مورد «خاطراتی از لنین» درباره آن سفر نوشت. او از سال 1924 در مسکو در آلمان و
اتحاد جماهیر شوروی زندگی میکرد. زتکین از سال 1921 مجله «بینالمللی زنان
کمونیست» را هدایت میکرد. زتکین به عنوان یکی از مخالفان جنگ، در کنگره بینالمللی
جنگ در اوت 1932 به عضویت کمیته جهانی علیه جنگ امپریالیستی انتخاب شد.
یک سال قبل از مرگش، زتکین که اکنون 75 سال داشت، رایشتاگ منتخب جدید را در 30 اوت
1932 در برلین افتتاح کرد. او برای یک جبهه متحد علیه فاشیسم مبارزه کرد و در مورد
جنگ آینده هشدار داد. پس از به قدرت رسیدن ناسیونال سوسیالیستها در سال 1933 و
ممنوعیت حزب کمونیست آلمان KPD،
زتکین به اتحاد جماهیر شوروی گریخت و در همان سال در آنجا درگذشت.
استواری
کلارا زتکین و نقش او در ساختن جنبش زنان پرولتاریا، همچنان راهنمای ماست که چگونه
ما زنان کارگر باید مبارزات خود را به پیش ببریم. جشن 8 مارس، روز جهانی زن روز
کلارا زتکین نیز هست.
زنده
باد هشتم مارس روز همبستگی زنان سراسر جهان!
حزب کارایران(توفان)
اسفند 1402
www.toufan.org
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر